فاطمه عباسي فرزند شهيد مدافع حرم حاج منصور عباسي هفشجاني اظهار کرد: شهادت پدرم مصادف با ايام ولادت پيامبر اکرم(ص) و امام جعفر صادق (ع) بود که از نظر من اين مسئله اتفاقي نبوده و از طرف خداوند برنامه ريزي شده بود.
۰
تاریخ انتشارپنجشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۶ - ۱۰:۱۰
کد مطلب : ۳۷۵۸۷
به بهانه هفتمين روز پرواز سيزدهمين شهيد مدافع حرم چهارمحال و بختياري:
بازگشت رزمنده بازنشسته!/ منصور, عباسي ديگر براي زينب(س)/ موج خدايي زندگي او را دريايي کرد!
به گزارش جهانبین نیوز؛ فاطمه عباسي فرزند شهيد مدافع حرم حاج منصور عباسي هفشجاني در گفت‌وگو با بام ايران خبر؛ به خصوصيات اخلاقي پدر شهيدش ازجمله منصف بودن ايشان در همه زمينه ها اشاره کرد و گفت: پدرم در شغل هاي مختلف و متفاوتي فعاليت داشتند و همه جا انصاف را رعايت مي کردند.
عباسي با بيان اينکه پدرم مشاوره املاکي نيز داشتند اظهار کرد: او هميشه مي گفت اگر مي خواستم يک مقدار بي انصافي کنم تا الان مي توانستم صاحب کارخانه نيز باشم.
وي با بيان اينکه ايشان به آدم هاي محتاج و نيازمند کمک مي کرد اذعان داشت: بعد از شهادت پدرم فردي به منزل ما آمد و گفت من مشکل مالي داشتم و حتي در دادن کرايه منزل خود عاجز بودم اما پدر شما به مدت يک سال و نيم کرايه خانه ما را پرداخت می‌کرد.
عباسي ادامه داد: پدرم هميشه سعي مي کرد از حق خودش به مردم ببخشد اما هيچگاه حق کسي را نخورد و ضايع نکند.
دختر شهيد عباسي گفت: پدرم هميشه مي گفت مواظب هستم که نون حلال بر سر سفره خودم و زن و بچه ام آورده شود و اجازه نمي دهم مالي حرام وارد خانه ما شود.
عباسي با اشاره به اينکه مشاورين املاک هميشه يک مقدار از معامله خانه را براي خود برمي دارند اذعان داشت: پدرم به اين قانون نگاه نمي کرد و از کساني که نيازمند و وضعيت مالي خوبي نداشتند پولي نمي گرفت.
وي با اذعان بر اينکه پدرم در مسائل مالي بسيار بر خدا توکل داشتند عنوان کرد: ايشان هميشه مي گفت رزق و روزي دست خداوند است و هرچه بيشتر بتواني به مردم کمک کني خداوند چندين برابر آن مال را به تو پس مي دهد.
عباسي با بيان اينکه پدرم به خانواده هاي ضعيف کمک بسياري مي کرد بيان داشت: ايشان خانواده هايي را که مي دانست بچه دارند سعي مي کرد از اقلام غذايي براي آن ها بسته بندي کند و مواد خوراکي به آن ها بدهد که کودکانشان دچار سوءتغذيه نشوند.
وي افزود: پدرم به همراه چند نفر ديگر از اقوام پول جمع آوري کرده و دو بار در سال سبد کالا تهيه مي کرد و به خانواده هاي نيازمند مي داد.
پدرم روي ناموس حساس بود/ خداوند هر کسي را لايق مدافع از ناموس حضرت علي (ع) نمي دادند
دختر شهيد مدافع حرم منصور عباسي گفت: پدرم خيلي روي ناموس حساس بودند و کساني که مدافع حرم مي شوند انتخاب شده هستند خدا ناموس حضرت علي (ع) را دست هر کسي نمي دهد و آن ها را حمايت مي کند که مدافع حضرت زينب شوند.
عباسي يکي از خاطرات تاثيرگذار پدرش را تعريف کرد و ادامه داد: ساعت ۱۲ شب بود که حال بدي داشتم و با پدرم به دکتر مراجعه کرده بوديم که هنگام خروج از مطب دختري دانشجو و سردرگم را ديديم که در حال گريه بود پدرم علت را از او جويا شد و او گفت کيفم را دزد زده و الان حتي پولي براي برگشت به منزل ندارم پدرم کارت پاسداري خود را به ان دختر نشان داد و از او خواست که با ما به منزل آيد و همين بهانه اي شد که با خانواده آن دختر نيز ما آشنا شويم و رفت و آمد خانوادگي پيدا کنيم.
وي خاطرنشان کرد: براي پدرم ناموس خيلي مهم بود و فرقي نمي کرد آن دختر، فرزند خودش، همسايه و يا فرد غريبه اي باشد.
عباسي با اذعان بر اينکه پدرم غريب نواز بود عنوان کرد: پسر دانشجويي را پيش خود آورده بود و به او کار ياد مي داد تا بتواند هزينه هاي خودش را درآورد و الان که پدرم شهيد شده است اين پسر خيلي گريه و بي تابي مي کند و مي گويد ديگر با چه انگيزه اي به شهرکرد آيم.
وي ادامه داد: پدرم مهمان نواز نيز بود و محبوب کليه فاميل، دوست و آشنايان بود طوري که هميشه خانه ما مهمان در حال رفت و آمد بوده و است.
عباسي با بيان اينکه پدرم شديدا معتقد بود که مهمان حبيب خداست و با خود برکت مي آورد عنوان کرد: پدرم معتقد بود مهمان وقتي به خانه مي آيد قضا و بلا را از خانه دور مي کند.
وي با اشاره به اينکه پدرم روي تحصيلات فرزندانش خيلي حساس بود بيان داشت: هر سه فرزند شهيد عباسي تحصيلات عاليه دارند.
شهدا وقتي مي آيند دل ها منقلب مي شوند
عباسي با اشاره به اينکه شهدا وقتي مي آيند دلها منقلب مي شوند يادآور شد: قبل از شهادت پدرم خبر شهادت عليرضا جيلان را داده بودند و وقتي ديدم براي شهيد جيلان چقدر عزت گذاشته شد دعا ميکردم خداوند به پدر من نيز عزت دهد با وجود اينکه دلم نمي آمد بگوييم شهيد شود اما مدام با خودم مي گفتم خدايا به پدر من هم همچين عزتي را نصيب کن.
مادرم هميشه مي گفت پدرت بايد شهيد شود و اگر شهادت نصيب او نشود من به به عدالت خدا شک خواهم کرد
وي يادآور شد: مادرم هميشه دعا مي کرد که پدر تو حيف است که به مرگ طبيعي از دنيا برود او بايد شهيد شود و اگر شهيد نشود من به عدالت خدا شک خواهم کرد.
عباسي اظهار کرد: وقتي خبر شهادت پدرم را شنيدم بيش از هرکسي نگران عمه آمنه و خواهرم نرگس بودم چراکه هر دوي آن ها وابستگي شديدي به پدرم داشتند اما حضرت زينب (س) به همه ما صبر داد و توانستيم بر اين مصيبت صبر پيشه کنيم و با آن کنار بيايم.
مصيبت ما در راه حضرت زينب (س) است و از اين بابت خدا رو شکر مي کنم
فرزند شهيد عباسي گفت: پدرم ۱۰ آذرماه ۱۳۹۶ شهيد شد و خبر شهادت ايشان را ۱۲ آذر ماه درست بعد از تمام شدن امتحاناتم و پيان مقطع دکتري شنيدم.
وي تصريح کرد: قبل از اينکه خبر شهادت را بفهمم شوهرم را ديديم که خيلي مشغول گوشي خود بود در مسير تهران بوديم که به او گفتم دلشوره عجيبي دارم براي پدرم اتفاقي افتاده و او خبر شهادت پدرم را به من داد.
عباسي با اشاره به اينکه درس و تحصيلات ما براي پدرم خيلي مهم بود عنوان کرد: من حس ميکنم پدرم طوري برنامه ريزي کرد و خداوند طوري خواست که من درسم را تمام کرده باشم و نگراني ديگري نداشته بعد خبر شهادت را بشنوم.
وي به جوانان و دختران پيامي را داد و اذعان داشت: خيلي از شهدا سختي هاي زيادي کشيدند آن ها خالصانه در راه خدا جنگيدند و حيف است که خون آن ها را هدر دهيم بيايم با رعايت کردن حجاب خود آن ها را از خودمان نرنجانيم و خون آن ها را پايمال نکنيم
عباسي افزود: بنده آدم خشکه مذهبي نيستم ولي خيلي دلم مي سوزد که خانم ها با حداقل کاري که مي توانند براي شهدا انجام دهند و آن رعايت کردن حجابشان است که متاسفانه بعضي ها آن را دريغ مي کنند.
وي يادآور شد: خيلي ها بعد از شهادت پدرم از ما پرسيدند که الان به شما چقدر پول مي دهند و من الان دلم مي خواهد به همه آن ها بگويم ما از نظر مالي وضعيت بسيار عالي داريم و از لحاظ تحصيلات نيز خودم و برادرم در مقطع دکتري و خواهرم نيز در مقطع کارشناسي ارشد هستند پدرم هيچگاه به خاطر پول به سوريه نرفت بلکه عشق به حضرت زينب (س) و امام حسين (ع) بود که او را تا شهادت کشاند.
عباسي خاطرنشان کرد: بعضي ها فقط مي گويند و عمل نمي کنند و بعضي ها مانند پدرم هم مي گويند و هم عمل مي کنند و ظلم است اگر مردم بگويند مدافعان حرم به خاطر سهميه يا پول رفته اند.
وي تايکيد کرد: پدرم نمونه کسي است که مي گويد يا حضرت زينب(س) خودم، مالم، همسرم، فرزندانم همگي فداي تو باشد.
عباسي با بيان اينکه پدرم شديدا بر روي بيت المال حساس بودند اذعان داشت: ايشان به مادرم گفته بود بعد از من کارهايي که انجام داده ام را خواهيد شنيد.
وي ادامه داد: پدرم خيلي بي ادعا بود، او با مهريه زياد مخالف و مهريه خيلي پايين هم مخالف بود، ايشان مهريه من و خواهرم را ۳۱۳ سکه بيشتر ننوشت، نماز جمعه هايش هيچگاه ترک نمي شد، بي ريا بود، عاشق اهل بيت، حامي يتيمان، ياري رسان به خانواده هاي نيازمند، پدري مهربان و همسري فداکار و دلسوز و... .
ما سينه زديم، بي‌صدا باريدند
از هر چه که دم زديم، آنها ديدند
ما مدعيانِ صفِ اول بوديم
از آخر مجلس شهدا را چيدند
مصاحبه از مرضيه عالي پور هفشجاني
انتهاي پيام1026ج /۵۳۰ب
عباسي با بيان اينکه پدرم مشاوره املاکي نيز داشتند اظهار کرد: او هميشه مي گفت اگر مي خواستم يک مقدار بي انصافي کنم تا الان مي توانستم صاحب کارخانه نيز باشم.
وي با بيان اينکه ايشان به آدم هاي محتاج و نيازمند کمک مي کرد اذعان داشت: بعد از شهادت پدرم فردي به منزل ما آمد و گفت من مشکل مالي داشتم و حتي در دادن کرايه منزل خود عاجز بودم اما پدر شما به مدت يک سال و نيم کرايه خانه ما را پرداخت می‌کرد.
عباسي ادامه داد: پدرم هميشه سعي مي کرد از حق خودش به مردم ببخشد اما هيچگاه حق کسي را نخورد و ضايع نکند.
دختر شهيد عباسي گفت: پدرم هميشه مي گفت مواظب هستم که نون حلال بر سر سفره خودم و زن و بچه ام آورده شود و اجازه نمي دهم مالي حرام وارد خانه ما شود.
عباسي با اشاره به اينکه مشاورين املاک هميشه يک مقدار از معامله خانه را براي خود برمي دارند اذعان داشت: پدرم به اين قانون نگاه نمي کرد و از کساني که نيازمند و وضعيت مالي خوبي نداشتند پولي نمي گرفت.
وي با اذعان بر اينکه پدرم در مسائل مالي بسيار بر خدا توکل داشتند عنوان کرد: ايشان هميشه مي گفت رزق و روزي دست خداوند است و هرچه بيشتر بتواني به مردم کمک کني خداوند چندين برابر آن مال را به تو پس مي دهد.
عباسي با بيان اينکه پدرم به خانواده هاي ضعيف کمک بسياري مي کرد بيان داشت: ايشان خانواده هايي را که مي دانست بچه دارند سعي مي کرد از اقلام غذايي براي آن ها بسته بندي کند و مواد خوراکي به آن ها بدهد که کودکانشان دچار سوءتغذيه نشوند.
وي افزود: پدرم به همراه چند نفر ديگر از اقوام پول جمع آوري کرده و دو بار در سال سبد کالا تهيه مي کرد و به خانواده هاي نيازمند مي داد.
پدرم روي ناموس حساس بود/ خداوند هر کسي را لايق مدافع از ناموس حضرت علي (ع) نمي دادند
دختر شهيد مدافع حرم منصور عباسي گفت: پدرم خيلي روي ناموس حساس بودند و کساني که مدافع حرم مي شوند انتخاب شده هستند خدا ناموس حضرت علي (ع) را دست هر کسي نمي دهد و آن ها را حمايت مي کند که مدافع حضرت زينب شوند.
عباسي يکي از خاطرات تاثيرگذار پدرش را تعريف کرد و ادامه داد: ساعت ۱۲ شب بود که حال بدي داشتم و با پدرم به دکتر مراجعه کرده بوديم که هنگام خروج از مطب دختري دانشجو و سردرگم را ديديم که در حال گريه بود پدرم علت را از او جويا شد و او گفت کيفم را دزد زده و الان حتي پولي براي برگشت به منزل ندارم پدرم کارت پاسداري خود را به ان دختر نشان داد و از او خواست که با ما به منزل آيد و همين بهانه اي شد که با خانواده آن دختر نيز ما آشنا شويم و رفت و آمد خانوادگي پيدا کنيم.
وي خاطرنشان کرد: براي پدرم ناموس خيلي مهم بود و فرقي نمي کرد آن دختر، فرزند خودش، همسايه و يا فرد غريبه اي باشد.
عباسي با اذعان بر اينکه پدرم غريب نواز بود عنوان کرد: پسر دانشجويي را پيش خود آورده بود و به او کار ياد مي داد تا بتواند هزينه هاي خودش را درآورد و الان که پدرم شهيد شده است اين پسر خيلي گريه و بي تابي مي کند و مي گويد ديگر با چه انگيزه اي به شهرکرد آيم.
وي ادامه داد: پدرم مهمان نواز نيز بود و محبوب کليه فاميل، دوست و آشنايان بود طوري که هميشه خانه ما مهمان در حال رفت و آمد بوده و است.
عباسي با بيان اينکه پدرم شديدا معتقد بود که مهمان حبيب خداست و با خود برکت مي آورد عنوان کرد: پدرم معتقد بود مهمان وقتي به خانه مي آيد قضا و بلا را از خانه دور مي کند.
وي با اشاره به اينکه پدرم روي تحصيلات فرزندانش خيلي حساس بود بيان داشت: هر سه فرزند شهيد عباسي تحصيلات عاليه دارند.
شهدا وقتي مي آيند دل ها منقلب مي شوند
عباسي با اشاره به اينکه شهدا وقتي مي آيند دلها منقلب مي شوند يادآور شد: قبل از شهادت پدرم خبر شهادت عليرضا جيلان را داده بودند و وقتي ديدم براي شهيد جيلان چقدر عزت گذاشته شد دعا ميکردم خداوند به پدر من نيز عزت دهد با وجود اينکه دلم نمي آمد بگوييم شهيد شود اما مدام با خودم مي گفتم خدايا به پدر من هم همچين عزتي را نصيب کن.
مادرم هميشه مي گفت پدرت بايد شهيد شود و اگر شهادت نصيب او نشود من به به عدالت خدا شک خواهم کرد
وي يادآور شد: مادرم هميشه دعا مي کرد که پدر تو حيف است که به مرگ طبيعي از دنيا برود او بايد شهيد شود و اگر شهيد نشود من به عدالت خدا شک خواهم کرد.
عباسي اظهار کرد: وقتي خبر شهادت پدرم را شنيدم بيش از هرکسي نگران عمه آمنه و خواهرم نرگس بودم چراکه هر دوي آن ها وابستگي شديدي به پدرم داشتند اما حضرت زينب (س) به همه ما صبر داد و توانستيم بر اين مصيبت صبر پيشه کنيم و با آن کنار بيايم.
مصيبت ما در راه حضرت زينب (س) است و از اين بابت خدا رو شکر مي کنم
فرزند شهيد عباسي گفت: پدرم ۱۰ آذرماه ۱۳۹۶ شهيد شد و خبر شهادت ايشان را ۱۲ آذر ماه درست بعد از تمام شدن امتحاناتم و پيان مقطع دکتري شنيدم.
وي تصريح کرد: قبل از اينکه خبر شهادت را بفهمم شوهرم را ديديم که خيلي مشغول گوشي خود بود در مسير تهران بوديم که به او گفتم دلشوره عجيبي دارم براي پدرم اتفاقي افتاده و او خبر شهادت پدرم را به من داد.
عباسي با اشاره به اينکه درس و تحصيلات ما براي پدرم خيلي مهم بود عنوان کرد: من حس ميکنم پدرم طوري برنامه ريزي کرد و خداوند طوري خواست که من درسم را تمام کرده باشم و نگراني ديگري نداشته بعد خبر شهادت را بشنوم.
وي به جوانان و دختران پيامي را داد و اذعان داشت: خيلي از شهدا سختي هاي زيادي کشيدند آن ها خالصانه در راه خدا جنگيدند و حيف است که خون آن ها را هدر دهيم بيايم با رعايت کردن حجاب خود آن ها را از خودمان نرنجانيم و خون آن ها را پايمال نکنيم
عباسي افزود: بنده آدم خشکه مذهبي نيستم ولي خيلي دلم مي سوزد که خانم ها با حداقل کاري که مي توانند براي شهدا انجام دهند و آن رعايت کردن حجابشان است که متاسفانه بعضي ها آن را دريغ مي کنند.
وي يادآور شد: خيلي ها بعد از شهادت پدرم از ما پرسيدند که الان به شما چقدر پول مي دهند و من الان دلم مي خواهد به همه آن ها بگويم ما از نظر مالي وضعيت بسيار عالي داريم و از لحاظ تحصيلات نيز خودم و برادرم در مقطع دکتري و خواهرم نيز در مقطع کارشناسي ارشد هستند پدرم هيچگاه به خاطر پول به سوريه نرفت بلکه عشق به حضرت زينب (س) و امام حسين (ع) بود که او را تا شهادت کشاند.
عباسي خاطرنشان کرد: بعضي ها فقط مي گويند و عمل نمي کنند و بعضي ها مانند پدرم هم مي گويند و هم عمل مي کنند و ظلم است اگر مردم بگويند مدافعان حرم به خاطر سهميه يا پول رفته اند.
وي تايکيد کرد: پدرم نمونه کسي است که مي گويد يا حضرت زينب(س) خودم، مالم، همسرم، فرزندانم همگي فداي تو باشد.
عباسي با بيان اينکه پدرم شديدا بر روي بيت المال حساس بودند اذعان داشت: ايشان به مادرم گفته بود بعد از من کارهايي که انجام داده ام را خواهيد شنيد.
وي ادامه داد: پدرم خيلي بي ادعا بود، او با مهريه زياد مخالف و مهريه خيلي پايين هم مخالف بود، ايشان مهريه من و خواهرم را ۳۱۳ سکه بيشتر ننوشت، نماز جمعه هايش هيچگاه ترک نمي شد، بي ريا بود، عاشق اهل بيت، حامي يتيمان، ياري رسان به خانواده هاي نيازمند، پدري مهربان و همسري فداکار و دلسوز و... .
ما سينه زديم، بي‌صدا باريدند
از هر چه که دم زديم، آنها ديدند
ما مدعيانِ صفِ اول بوديم
از آخر مجلس شهدا را چيدند
مصاحبه از مرضيه عالي پور هفشجاني
انتهاي پيام1026ج /۵۳۰ب