۰
plusresetminus
تاریخ انتشاردوشنبه ۶ دی ۱۳۹۵ - ۱۲:۲۰
کد مطلب : ۳۲۳۴۷
درخواست مردم از فرماندار کوهرنگ بیان شد

نامگذاری یکی از خیابان های شهر چلگرد جواب فداکاری معاون شهردار چلگرد

مردم استان هاي مختلف با ارسال بيانيه هاي مختلف، خواهان نامگذاری یکی از خیابان های شهر به فداکاري معاون شهردار چلگرد شدند.
نامگذاری یکی از خیابان های شهر چلگرد جواب فداکاری معاون شهردار چلگرد
به گزارش جهانبین نیوز به نقل از کوهرنگ خبر، اصحاب مختلف رسانه ها و مردم شهرستان کوهرنگ و ساير استان ها با ارسال بيانيه هاي مختلف به فرماندار با توجه به جانفشاني مهندس سوارعلي بدري، معاون فداکار شهرداري چلگرد، خواستار نامگذاري يکي از خيابان هاي چلگرد به نام ايشان شدند.

متن يکي از درخواست ها بدين شرح است.

بسمه تعالي
-شهردار محترم شهر چلگرد
-اعضاي محترم شوراي اسلامي شهر چلگرد
-فرماندار محترم شهرستان کوهرنگ

با سلام و عرض ادب محضر شما بزرگوران و مسئولان محترم

به استحضار مي رساند همان گونه که همگي معترفيم تلاش و فداکاري زنده ياد مهندس سوارعلي بدري معاونت محترم شهرداري شهر چلگرد فراموش شدني نيست، درگذشت ايشان در عمليات خدمت رساني به مردم نشان روحيه جهادگري مي باشد، بدون شک با هيچ اقدامي نمي توان گوشه اي از ايثارگري مهندس سوارعلي را جبران کرد اما به پاس زحمات ايشان و جهت تقدير و زنده نگه داشتن نام و راه و هدف مرحوم کمترين عملي که ميتوان انجام داد نام گذاري يک کوچه يا مکان به نام شخص مهندس سوارعلي بدري است.

اميد است که جانفشاني مهندس سوارعلي سر لوحه و الگويي براي تمام مديران و مسئولان منطقه، استان و کشور باشد.

خداي بزرگ روح اين رادمرد و مسئول فداکار را بيامرزد و تا ابد نام و ياد ايشان در قلب ماست.

ارادتمند شما، دلسوزي از طايفه و فرزندي از منطقه، قربان محمدحسيني

يکي ديگر از درخواست هاي مردمي

پرواز مرد يخي

در رثاي ناجي عشق
"مهندس ســوارعلــي بـدري"

در سکوتِ پسينگاهي سرد و سياه
که چشمان ايلي مبهوت
نظاره‌گر آخرين افق پاييز بود،
و دستــها بسان وداع با رخِ زرد خورشيد تکان ميخورد،
تير خبري خشن به قلب کوهرنگ فرو رفت!

خبري بس يلدايي‌تر از روز خدا
بر پيکره‌ي شهر خورد!
بــرف
خون
دلهره
چه حرف‌ها دارد با ما، برف!
چه سر ستيزي دارد در اين
سياه‌کده‌ي سرد و ژرف!

مهمترين خبر؛👇🏻

"مردِ يخي درگذشت"

سواره ‌اي علي‌وار
از جنس درد و ايثار

مردي که آنروز
چقـــدر بوي رجعت مي‌داد!!!
چقدر چرخش چشمانش آسماني بود!!!
چقدر سينه‌اش آبستن تنهايي بود!!!
و چقدر رنگ مسئوليت بخود گرفته بود!!!
نميدانم؛
شايد آن‌ لحظه کربلا و حلب را
در کوهرنگ ميديد که آنــگونه
گــــــــــذاشت و گــــــــــذشت...

بدرود مرد يخي
تو آسماني شدي
و ما مانديم و سالها چشم‌انتظار ظهور يک سوارعليِ ديگر
ما مانديم و يک دلخوشي
ما مانديم يک اميد براي هرلحظه بياد آوردنت
ما مانديم و يک "اي کــــــاش" ؛

اي کاش يک پلاک آهنيِ۳۰×۴۰
در کوچه‌اي از شهرمان بنام
شهيد سوارعلي بدريِ بابادي ببينيم،

اسماعيل چراغي/لالــــــــــي

مهندس سوارعلي بدري شامگاه شب يلدا در حين نظارت بر برف روبي خيابانها بر اثر سقوط از لودر جان به جان آفرين تسليم شد.

انتهاي پيام1026ج /610ک
 
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

خبرهای مارا در پیام رسان های زیر دنبال کنید

تاريخ:

پنجشنبه ۲۶ دی ۱۳۹۸

ساعت:

۱۲:۰۸:۳۶

16 Jan 2020