روشنفکر در اصل به معنای کسی است که فکری روشن دارد در معنای علمی آن هم روشنفکر به کسی گفته می شود که زندگی اش را صرف فعالیت های فکری و ایدئولوژیک کرده است
۰
تاریخ انتشارشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۱:۱۶
کد مطلب : ۲۳۸۲۴
به بهانه نامه دکتر صادق زیبا کلام به قالیباف
روشنفکری به سبک استاد!
به گزارش جهانبین نیوز مظاهر توفیقی فعال رسانه ای در یادداشتی نوشت:
جریان روشنفکری در ایران با تحصیل عده ای از ایرانیان در خارج از کشور آغاز شد البته توجه دولت قاجار به لزوم فراگیری علوم و خروج از عقب ماندگی در جهان هم در این میان موثر بوده است. تاثیر فرهنگ غرب برروی عقیده تحصیل کنندگان و نابسامانی اوضاع حکومت های خودکامه سلطنتی موجب گردید که دو فاکتور ضد روحانیت و ضد در باری بودن از مشخصات اصلی هر روشنفکر باشد.
نگاه به غرب خصوصاً به کشور فرانسه هم در اولین گروه از روشنفکران ایرانی دیده می شود گرایش به غرب حتی در دوره رضا خان هم که دیدگاه های سرسخت و نظامی در آن مشهور بود وجود دارد اگر چه در بین روشنفکران عده ای هم بوده اند که دیدگاه های ضد غربی داشته اند مانند شریعتی، اقبال لاهوری و... با این همه در کنار نسل های مختلف روشنفکران، روشنفکرنماهایی هم وجود دارند ، آن هایی که ژست روشنفکری آن ها غالب بر عقایدشان است ژستی که غالباً برطبل مخالف زدن را نشان می دهد.
دکتر صادق زیبا کلام از جمله افرادی است که چند سالی است که ژست روشنفکری به خود گرفته است در اینکه ایشان استاد علوم سیاسی در دانشگاه است و برگردن امثال منی مستقیماً و یا غیر مستقیم حق استادی دارد شکی نیست اما گاهاً مواضع این استاد محترم خارج شأن یک استاد دانشگاه است نمونه آن هم نامه اخیر وی به شهردار تهران است.
در این نامه ضمن انتقاد به ورود شهرداری تهران به مسائل سیاسی با قاطعیت ادعا شده جنابعالی (شهردار تهران) و سایر متعرضین به پرونده خون های آلوده از کم و کیف ماجرا اطلاعی ندارید؟ واقعا چه استدلالی در این خصوص می توان دید، چرا باید همیشه باید دانای مطلق امثال دکتر زیبا کلام باشند و بقیه نادان؟ با چه منطقی فرد مخالف شما باید جاهل به ماجرا باشد و شما عالم؟ اگر ملاک شما تحصیلات است مخاطب شما در نامه (قالیباف) هم درجه شما در تحصیلات است، اگر ملاک شما سمت شماست امثال دکتر قالیباف به دلیل حضور در مناسب نظامی و انتظامی قاعدتا باید به پرونده ای چون خون های آلوده حداقل در حد شما اطلاع داشته باشند.
در قسمتی دیگر از این نامه در حمایتی تلویحی از صادر کننده خون های آلوده (فرانسه) عنوان شده این خون ها به برخی دیگر از کشور ها نیز صادر شده و حتی در فرانسه هم جان عده ای را گرفته است. به واقع هر مخاطبی با هر گرایشی به این جمله دقت کند غیر از عوامگرایی و عناد چیزی نمی تواند مشاهده کند. ارسال خون های آلوده به سایر کشورها نه تنها گناه کشور صادر کننده را نمی شوید بلکه آن را تشدید می کند. مجدداً در این کلام هم نبودن منطق و استدلال و آن هم از سوی یک استاد دانشگاه را می توان دید البته شابد هم جانبداری از غرب !
در قسمتی دیگر از نامه مذکور به سخت گیری فرانسه در مذاکرات هسته ای اشاره شده و آن را ناشی از مصالح و منافع آن کشور دانسته است. حال این سوال پیش می آید چطور مصالح و منافع یک کشور خارجی از دید شما طبیعی و منطقی است و باید آن را پذیرفت، اما رفتار اعتراضی عده ای در مقابل این دشمن سخت گیر نوعی سیاسی بازی است! شما که استاد علوم سیاسی هستید قطعا از امثال چون منی بهتر می دانید که فرانسه در مذاکرات هسته ای نقش نماینده رژیم اسرائیل را عهده دار بود این امر را شخص نتانیاهو عنوان داشته.
قطعاً شما به عنوان یک استاد علوم سیاسی نمی توانید منکر ارتباط سخت گیری های فرانسه با نماینده رژیم صهیونیستی بودن آن باشید. البته شاید هم در دیدگاه شما سخت گیری حق اسرائیل هم هست شاید هم سخت گیری حق همه هست جز خودمان! دکتر زیبا کلام در بخش دیگری از نامه مذکور به ارتباط چاپ بنر علیه رئیس جمهور آمریکا و حضور شهردار تهران در انتخابات اشاره کرده است و این اقدام را تلویجاً چاپلوسی قالیباف برای اصول گرایان دانسته است ؟
صرف نظر از اینکه اصول گرایان، قالیباف را جزء خود بدانند یا نه یا قالیباف تمایلی به حضور در این جریان سیاسی داشته باشد یا نه باز هم ارتباط منطقی بین این دو مقوله نمی توان تصور کرد خصوصاً اینکه این مطلب را یک استاد علوم سیاسی ! مدعی شود واقعاً یک عقل سلیم می تواند این ادعا را با این صراحت و قطعیت بپذیرد.
سایر دستگاه های اجرایی هم به مناسبت های مختلف اقدام به چاپ بنر با محتوا سیاسی می کنند مانند وزارت ارشاد ، شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی ، سازمان های انقلابی و حتی تشکل های مردمی، با استقلال آقای دکتر باید در انتخابات آتی شاهد جمع چند صد نفره نامزد های انتخاباتی باشیم چرا که آن ها هم بنر چاپ کرده اند!
دکتر زیبا کلام همچنین مدعی شده اند که اهالی پایتخت راضی به صرف هزینه بیلبورد سیاسی نیستند.
این ادعا هم مطلق نیست قطعاً عده ای چون دکتر زیبا کلام موافق طرح مواضع ضد استکباری نیستند اما به حرف عده ای نا معلوم نمی توان کل جمعیت پایتخت را همسو با دیدگاه خود بدانیم.
دکتر زیبا کلام به عنوان یک استاد دانشگاه می داند تعمیم دادن در علوم اجتماعی دارای شرایطی است، انجام تحقیقات مفصل آماری نمونه گیری های متعدد از جامعه و ... بر اساس کدام تحقیق جامع ایشان به عنوان یک استاد دانشگاه به خود اجازه می دهد فکر خود و امثال خود را به جامعه تعمیم دهد! مگر اینکه ایشان مکاشفات یا کراماتی داشته باشند که دیگران از آن بی خبر باشند .
البته ایشان اگر منصف باشند باید به حضور قشر عظیمی از همین مردم تهران در مناسبت مختلف و طرح و حمایت از شعار های ضد استکباری آن ها اندک توجهی داشته باشند.
لااقل در مقابل تفکرات صرفاً تئوریک ایشان حضور مردم در راهپیمائی ها اقدامی مشهور تر است مگر اینکه بپذیریم صرف تفکر و استدلال ایشان بر شواهد مذکور ارجحیت دارد.
کلامی با استاد!
در مجموع انتظار شاگردان شما این است اگر روشنفکر هستید و یا ژست روشنفکری بر خود می گیرید دست کم به اصول روشنفکری مقید باشید آناتول فرانس در تعریف روشنفکری به لزوم ارتباط مواضع روشنفکران با منافع در مصالح عمومی تاکید می کند.
ماکس وبر در تعریف روشنفکری به تعلق روشنفکر و ارزش های فرهنگی تاکید دارد جلال آل احمد در تعریف روشنفکری بر دور بودن در روشنفکر از تعصب تاکید می کند.
ادوارد سعید در تعریف روشنفکری بر لزوم اینکه روشنفکر باید نقش همه اقشار را بازی کند تاکید دارد.
مقام معظم رهبری در تعریف در روشنفکر بر شناخت جریان های زندگی ، واقعیات موجود و دشمن شناسی روشنفکر تاکید دارد.
به واقع دیدگاه شما در نامه مذکور با کدام یک از ویژگی های طرح شده ارتباط دارد ؟ در کجای این نامه ، منافع و مصالح مورد تاکید آناتول فرانس ، تعلق به ارزش های فرهنگی ماکس وبر ، فراغت از تعصب جلال آل احمد ، همه گیری مورد نظر ادوارد سعید و یا دشمن شناسی و اشراف بر جریان های زندگی مد نظر مقام معظم رهبری را می توان مشاهده کرد؟
انتهای پیام/1020ج
جریان روشنفکری در ایران با تحصیل عده ای از ایرانیان در خارج از کشور آغاز شد البته توجه دولت قاجار به لزوم فراگیری علوم و خروج از عقب ماندگی در جهان هم در این میان موثر بوده است. تاثیر فرهنگ غرب برروی عقیده تحصیل کنندگان و نابسامانی اوضاع حکومت های خودکامه سلطنتی موجب گردید که دو فاکتور ضد روحانیت و ضد در باری بودن از مشخصات اصلی هر روشنفکر باشد.
نگاه به غرب خصوصاً به کشور فرانسه هم در اولین گروه از روشنفکران ایرانی دیده می شود گرایش به غرب حتی در دوره رضا خان هم که دیدگاه های سرسخت و نظامی در آن مشهور بود وجود دارد اگر چه در بین روشنفکران عده ای هم بوده اند که دیدگاه های ضد غربی داشته اند مانند شریعتی، اقبال لاهوری و... با این همه در کنار نسل های مختلف روشنفکران، روشنفکرنماهایی هم وجود دارند ، آن هایی که ژست روشنفکری آن ها غالب بر عقایدشان است ژستی که غالباً برطبل مخالف زدن را نشان می دهد.
دکتر صادق زیبا کلام از جمله افرادی است که چند سالی است که ژست روشنفکری به خود گرفته است در اینکه ایشان استاد علوم سیاسی در دانشگاه است و برگردن امثال منی مستقیماً و یا غیر مستقیم حق استادی دارد شکی نیست اما گاهاً مواضع این استاد محترم خارج شأن یک استاد دانشگاه است نمونه آن هم نامه اخیر وی به شهردار تهران است.
در این نامه ضمن انتقاد به ورود شهرداری تهران به مسائل سیاسی با قاطعیت ادعا شده جنابعالی (شهردار تهران) و سایر متعرضین به پرونده خون های آلوده از کم و کیف ماجرا اطلاعی ندارید؟ واقعا چه استدلالی در این خصوص می توان دید، چرا باید همیشه باید دانای مطلق امثال دکتر زیبا کلام باشند و بقیه نادان؟ با چه منطقی فرد مخالف شما باید جاهل به ماجرا باشد و شما عالم؟ اگر ملاک شما تحصیلات است مخاطب شما در نامه (قالیباف) هم درجه شما در تحصیلات است، اگر ملاک شما سمت شماست امثال دکتر قالیباف به دلیل حضور در مناسب نظامی و انتظامی قاعدتا باید به پرونده ای چون خون های آلوده حداقل در حد شما اطلاع داشته باشند.
در قسمتی دیگر از این نامه در حمایتی تلویحی از صادر کننده خون های آلوده (فرانسه) عنوان شده این خون ها به برخی دیگر از کشور ها نیز صادر شده و حتی در فرانسه هم جان عده ای را گرفته است. به واقع هر مخاطبی با هر گرایشی به این جمله دقت کند غیر از عوامگرایی و عناد چیزی نمی تواند مشاهده کند. ارسال خون های آلوده به سایر کشورها نه تنها گناه کشور صادر کننده را نمی شوید بلکه آن را تشدید می کند. مجدداً در این کلام هم نبودن منطق و استدلال و آن هم از سوی یک استاد دانشگاه را می توان دید البته شابد هم جانبداری از غرب !
در قسمتی دیگر از نامه مذکور به سخت گیری فرانسه در مذاکرات هسته ای اشاره شده و آن را ناشی از مصالح و منافع آن کشور دانسته است. حال این سوال پیش می آید چطور مصالح و منافع یک کشور خارجی از دید شما طبیعی و منطقی است و باید آن را پذیرفت، اما رفتار اعتراضی عده ای در مقابل این دشمن سخت گیر نوعی سیاسی بازی است! شما که استاد علوم سیاسی هستید قطعا از امثال چون منی بهتر می دانید که فرانسه در مذاکرات هسته ای نقش نماینده رژیم اسرائیل را عهده دار بود این امر را شخص نتانیاهو عنوان داشته.
قطعاً شما به عنوان یک استاد علوم سیاسی نمی توانید منکر ارتباط سخت گیری های فرانسه با نماینده رژیم صهیونیستی بودن آن باشید. البته شاید هم در دیدگاه شما سخت گیری حق اسرائیل هم هست شاید هم سخت گیری حق همه هست جز خودمان! دکتر زیبا کلام در بخش دیگری از نامه مذکور به ارتباط چاپ بنر علیه رئیس جمهور آمریکا و حضور شهردار تهران در انتخابات اشاره کرده است و این اقدام را تلویجاً چاپلوسی قالیباف برای اصول گرایان دانسته است ؟
صرف نظر از اینکه اصول گرایان، قالیباف را جزء خود بدانند یا نه یا قالیباف تمایلی به حضور در این جریان سیاسی داشته باشد یا نه باز هم ارتباط منطقی بین این دو مقوله نمی توان تصور کرد خصوصاً اینکه این مطلب را یک استاد علوم سیاسی ! مدعی شود واقعاً یک عقل سلیم می تواند این ادعا را با این صراحت و قطعیت بپذیرد.
سایر دستگاه های اجرایی هم به مناسبت های مختلف اقدام به چاپ بنر با محتوا سیاسی می کنند مانند وزارت ارشاد ، شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی ، سازمان های انقلابی و حتی تشکل های مردمی، با استقلال آقای دکتر باید در انتخابات آتی شاهد جمع چند صد نفره نامزد های انتخاباتی باشیم چرا که آن ها هم بنر چاپ کرده اند!
دکتر زیبا کلام همچنین مدعی شده اند که اهالی پایتخت راضی به صرف هزینه بیلبورد سیاسی نیستند.
این ادعا هم مطلق نیست قطعاً عده ای چون دکتر زیبا کلام موافق طرح مواضع ضد استکباری نیستند اما به حرف عده ای نا معلوم نمی توان کل جمعیت پایتخت را همسو با دیدگاه خود بدانیم.
دکتر زیبا کلام به عنوان یک استاد دانشگاه می داند تعمیم دادن در علوم اجتماعی دارای شرایطی است، انجام تحقیقات مفصل آماری نمونه گیری های متعدد از جامعه و ... بر اساس کدام تحقیق جامع ایشان به عنوان یک استاد دانشگاه به خود اجازه می دهد فکر خود و امثال خود را به جامعه تعمیم دهد! مگر اینکه ایشان مکاشفات یا کراماتی داشته باشند که دیگران از آن بی خبر باشند .
البته ایشان اگر منصف باشند باید به حضور قشر عظیمی از همین مردم تهران در مناسبت مختلف و طرح و حمایت از شعار های ضد استکباری آن ها اندک توجهی داشته باشند.
لااقل در مقابل تفکرات صرفاً تئوریک ایشان حضور مردم در راهپیمائی ها اقدامی مشهور تر است مگر اینکه بپذیریم صرف تفکر و استدلال ایشان بر شواهد مذکور ارجحیت دارد.
کلامی با استاد!
در مجموع انتظار شاگردان شما این است اگر روشنفکر هستید و یا ژست روشنفکری بر خود می گیرید دست کم به اصول روشنفکری مقید باشید آناتول فرانس در تعریف روشنفکری به لزوم ارتباط مواضع روشنفکران با منافع در مصالح عمومی تاکید می کند.
ماکس وبر در تعریف روشنفکری به تعلق روشنفکر و ارزش های فرهنگی تاکید دارد جلال آل احمد در تعریف روشنفکری بر دور بودن در روشنفکر از تعصب تاکید می کند.
ادوارد سعید در تعریف روشنفکری بر لزوم اینکه روشنفکر باید نقش همه اقشار را بازی کند تاکید دارد.
مقام معظم رهبری در تعریف در روشنفکر بر شناخت جریان های زندگی ، واقعیات موجود و دشمن شناسی روشنفکر تاکید دارد.
به واقع دیدگاه شما در نامه مذکور با کدام یک از ویژگی های طرح شده ارتباط دارد ؟ در کجای این نامه ، منافع و مصالح مورد تاکید آناتول فرانس ، تعلق به ارزش های فرهنگی ماکس وبر ، فراغت از تعصب جلال آل احمد ، همه گیری مورد نظر ادوارد سعید و یا دشمن شناسی و اشراف بر جریان های زندگی مد نظر مقام معظم رهبری را می توان مشاهده کرد؟
انتهای پیام/1020ج