يک نجات يافته از چنگال اهريمن اعتياد که عدم آگاهي را دليل اصلي گرايش جوانان به اعتياد مي داند، باور دارد خواستن توانستن است براي هر کسي که بخواهد خود را از اهريمن اعتياد نجات دهد زيرا هر شروعي تولدي دوباره براي انسان است.
۰
تاریخ انتشاريکشنبه ۱۱ تير ۱۳۹۶ - ۱۳:۱۴
کد مطلب : ۳۵۲۰۸
يک نجات يافته از اعتياد:
عدم آگاهي علت اصلي گرايش جوانان به اعتياد/هر شروعي تولدي دوباره است
به گزارش جهانبین نیوز، آنچه در ادامه مي خوانيد گفتگوي کلار با يک نجات يافته از چنگال اهريمن اعتياد است که پس از ۱۵ سال مصرف مواد مخدر اکنون بهبود يافته و به زندگي عادي خود بازگشته است.
کلار: چگونه با موادمخدر آشنا شديد؟
م.ا: همه چيز با سيگار شروع شد دوستانم مي گفتند با مصرف مواد انرژي مضاعفي مي گيريم و شاد مي شويم من هم از روي باور غلط امتحانش کردم ابتدا حشيش بود و کم کم به ترياک و سپس هروئين کشيده شد.
کلار: چند سال موادمخدر استعمال مي کرديد و دليل روي آوردن شما به اعتياد چه بود؟
م.ا: حدودا ۲۰ ساله بودم که شروع به مصرف مواد کردم و نزديک به ۱۵ سال اعتياد داشتم. پس از آن که تحصيلاتم در دبيرستان به پايان رسيد اغلب اوقاتم را با دوستانم مي گذراندم از همان زمان بود که به سيگار روي آوردم و پس از دو بار امتحان کنکور که نتوانستم به دانشگاه قبول شوم به دام اعتياد نزديکتر مي شدم.
کلار: مصرف مواد چه تاثيري روي زندگي شما گذاشته بود؟
م.ا: هيچ وقت فکر نمي کردم معتاد شوم چون با خود مي گفتم هرگاه بخواهم آن را کنار مي گذارم اما کار به جايي رسيد که به خاطر اعتياد همه چيز خودم را کنار گذاشتم؛ آرام آرام از جمع خانواده و دوستان فراري و گوشه نشين شدم. به اوج تخريب که رسيدم هيچ چيز برايم مهم نبود تمام فکر اين بود که چگونه مواد تهيه کنم براي فراهم کردن مواد دست به هر کاري مي زدم گاهي اوقات هم خسته مي شدم و فکر خودکشي به ذهنم خطور مي کرد. خيلي روزها از خانه دور مي شدم و مدتها باز نمي گشتم.
کلار: آيا زمان اعتياد کار هم مي کرديد؟
م.ا: مدتي کار جوشکاري مي کردم بعدها به صورت قراردادي در شرکتي استخدام شدم اما پس از مدتي به دليل اعتياد عذرم را خواستند و از کار در شرکت اخراج شدم، من همه چيزم را به خاطر اعتياد از دست دادم؛ هر جايي که براي خواستگاري مي رفتم با جواب نه مواجه مي شدم.
کلار: اعتياد شما بيشتر به چه کساني آسيب مي زد؟
م.ا: اعتياد بيماري بود که بيشتر از همه به خودم آسيب و خسارت وارد مي کرد، دوباره تکرار مي کنم همه چيزم به خاطر اعتياد به فنا رفت؛ خانواده ام بسيار از بيماري من رنج مي بردند. حتي مادرم به خاطر کارهايي که مي کردم دچار ناراحتي قلبي شده بود اما اعتياد چشمانم را بر واقعيات بسته بود. من با اعتيادم به جامعه هم آسيب و خسارت مي زدم.
کلار: چه شد که تصميم به ترک گرفتيد؟
م.ا: بعد از ۱۵ سال مصرف ديگر خسته شدم، خسارت مواد را تجربه کردم و هميشه از خدا مدد مي خواستم تا بتوانم از چنگال اين اهريمن نجات پيدا کنم به همه مي گفتم برايم دعا کنيد تا بتوانم به روزهاي عادي زندگي برگردم زيرا اعتياد اختيارم را گرفته بود تا اين که به کمک انجمن معتادان گمنام توانستم از چنگ اعتياد نجات پيدا کنم الان حدود پنج سال است که مواد مخدر مصرف نکرده ام.
کلار: آيا وسوسه برگشتن داريد؟
م.ا: سوال جالبي پرسيديد وسوسه هيچ گاه فرد معتاد را رها نمي کند. نگاه به خسارت ها و آسيب هاي ديروز به ما کمک مي کند تا گذشته را فراموش نکنيم و با اعتقاد به اصطلاحاتي که داريم وسوسه هاي خود را تا حد ممکن مي سوزانيم "آنان که تجربه هاي گذشته را به خاطر نمي آورند محکوم به تکرار اشتباهند".
کلار: زندگي شما بعد از ترک اعتياد چه تفاوتي پيدا کرده است؟
م.ا: خدا را شکر و سپاس مي گويم از زماني که اعتياد را ترک کرده ام و بهبودي برايم حاصل شده است به روزهاي عادي زندگي برگشته ام و دوباره توانسته ام به سرکار بازگردم. نگاه خانواده و جامعه همانند روزهاي سابق مثبت شده است و همه تلاشم را مي کنم تا با همه برخوردي خوب داشته باشم و خسارت هاي گذشته را جبران کنم.
کلار: کلام آخر؟
م.ا: از خدا مي خواهم کساني که با غول اعتياد دسته و پنجه نرم مي کنند زودتر بهبودي خود را به دست آورند، ما معتقديم هر شروعي تولد دوباره است و خواستن توانستن است براي هر کسي که بخواهد خود را از اهريمن اعتياد نجات دهد. اگر همه و همه دست به دست هم بدهند و در مداس، دانشگاه ها، خانواده و... آگاهي ايجاد کنند اين بيماري را مي توان پيشگيري و به راحتي شکست داد. در پايان دعا مي کنم" خداوندا آرامشي عطا فرما تا بپذيرم آنچه را که نمي‌توانم تغير دهم، شهامتي تا تغيردهم آنچه را که ميتوانم و دانشي که تفاوت اين دو را بدانم".
انتهاي پيام1026ج /۵۴۰ ک
کلار: چگونه با موادمخدر آشنا شديد؟
م.ا: همه چيز با سيگار شروع شد دوستانم مي گفتند با مصرف مواد انرژي مضاعفي مي گيريم و شاد مي شويم من هم از روي باور غلط امتحانش کردم ابتدا حشيش بود و کم کم به ترياک و سپس هروئين کشيده شد.
کلار: چند سال موادمخدر استعمال مي کرديد و دليل روي آوردن شما به اعتياد چه بود؟
م.ا: حدودا ۲۰ ساله بودم که شروع به مصرف مواد کردم و نزديک به ۱۵ سال اعتياد داشتم. پس از آن که تحصيلاتم در دبيرستان به پايان رسيد اغلب اوقاتم را با دوستانم مي گذراندم از همان زمان بود که به سيگار روي آوردم و پس از دو بار امتحان کنکور که نتوانستم به دانشگاه قبول شوم به دام اعتياد نزديکتر مي شدم.
کلار: مصرف مواد چه تاثيري روي زندگي شما گذاشته بود؟
م.ا: هيچ وقت فکر نمي کردم معتاد شوم چون با خود مي گفتم هرگاه بخواهم آن را کنار مي گذارم اما کار به جايي رسيد که به خاطر اعتياد همه چيز خودم را کنار گذاشتم؛ آرام آرام از جمع خانواده و دوستان فراري و گوشه نشين شدم. به اوج تخريب که رسيدم هيچ چيز برايم مهم نبود تمام فکر اين بود که چگونه مواد تهيه کنم براي فراهم کردن مواد دست به هر کاري مي زدم گاهي اوقات هم خسته مي شدم و فکر خودکشي به ذهنم خطور مي کرد. خيلي روزها از خانه دور مي شدم و مدتها باز نمي گشتم.
کلار: آيا زمان اعتياد کار هم مي کرديد؟
م.ا: مدتي کار جوشکاري مي کردم بعدها به صورت قراردادي در شرکتي استخدام شدم اما پس از مدتي به دليل اعتياد عذرم را خواستند و از کار در شرکت اخراج شدم، من همه چيزم را به خاطر اعتياد از دست دادم؛ هر جايي که براي خواستگاري مي رفتم با جواب نه مواجه مي شدم.
کلار: اعتياد شما بيشتر به چه کساني آسيب مي زد؟
م.ا: اعتياد بيماري بود که بيشتر از همه به خودم آسيب و خسارت وارد مي کرد، دوباره تکرار مي کنم همه چيزم به خاطر اعتياد به فنا رفت؛ خانواده ام بسيار از بيماري من رنج مي بردند. حتي مادرم به خاطر کارهايي که مي کردم دچار ناراحتي قلبي شده بود اما اعتياد چشمانم را بر واقعيات بسته بود. من با اعتيادم به جامعه هم آسيب و خسارت مي زدم.
کلار: چه شد که تصميم به ترک گرفتيد؟
م.ا: بعد از ۱۵ سال مصرف ديگر خسته شدم، خسارت مواد را تجربه کردم و هميشه از خدا مدد مي خواستم تا بتوانم از چنگال اين اهريمن نجات پيدا کنم به همه مي گفتم برايم دعا کنيد تا بتوانم به روزهاي عادي زندگي برگردم زيرا اعتياد اختيارم را گرفته بود تا اين که به کمک انجمن معتادان گمنام توانستم از چنگ اعتياد نجات پيدا کنم الان حدود پنج سال است که مواد مخدر مصرف نکرده ام.
کلار: آيا وسوسه برگشتن داريد؟
م.ا: سوال جالبي پرسيديد وسوسه هيچ گاه فرد معتاد را رها نمي کند. نگاه به خسارت ها و آسيب هاي ديروز به ما کمک مي کند تا گذشته را فراموش نکنيم و با اعتقاد به اصطلاحاتي که داريم وسوسه هاي خود را تا حد ممکن مي سوزانيم "آنان که تجربه هاي گذشته را به خاطر نمي آورند محکوم به تکرار اشتباهند".
کلار: زندگي شما بعد از ترک اعتياد چه تفاوتي پيدا کرده است؟
م.ا: خدا را شکر و سپاس مي گويم از زماني که اعتياد را ترک کرده ام و بهبودي برايم حاصل شده است به روزهاي عادي زندگي برگشته ام و دوباره توانسته ام به سرکار بازگردم. نگاه خانواده و جامعه همانند روزهاي سابق مثبت شده است و همه تلاشم را مي کنم تا با همه برخوردي خوب داشته باشم و خسارت هاي گذشته را جبران کنم.
کلار: کلام آخر؟
م.ا: از خدا مي خواهم کساني که با غول اعتياد دسته و پنجه نرم مي کنند زودتر بهبودي خود را به دست آورند، ما معتقديم هر شروعي تولد دوباره است و خواستن توانستن است براي هر کسي که بخواهد خود را از اهريمن اعتياد نجات دهد. اگر همه و همه دست به دست هم بدهند و در مداس، دانشگاه ها، خانواده و... آگاهي ايجاد کنند اين بيماري را مي توان پيشگيري و به راحتي شکست داد. در پايان دعا مي کنم" خداوندا آرامشي عطا فرما تا بپذيرم آنچه را که نمي‌توانم تغير دهم، شهامتي تا تغيردهم آنچه را که ميتوانم و دانشي که تفاوت اين دو را بدانم".
انتهاي پيام1026ج /۵۴۰ ک