شاه رفت/ آیا تفکر« کدخدا انگاری آمریکا »هم همراه او رفت؟

به گزارش جهانبین نیوز 26 دیماه، سالروز فرار شاه خائن از کشور است که به عنوان یک روز تاریخی در تاریخ این کشور ثبت شده است، تاریخی بودن این واقعه از چند جهت حائز اهمیت است:

اول اینکه هیبت و شکوه پوشالی که در طی 2500 سال حاکمیت طاغوتیان بر سر کشور سایه افکنده بود رخت بربست و زمینه برای تغییر ساختار اداره مملکت مهیا گشت.

دوم اینکه پایداری و مقاومت ملت ایران در برابر ظلم و جور به نتیجه ای مثبت رسید و رژیمی که پاسخ کوچکترین تحرک مردمی را با شلیک گلوله می داد در برابر خواسته های مردم تسلیم شد

سوم اینکه رهبری فقیهانه، حکیمانه و عالمانه حضرت امام(ره) در قالب حکومت اسلامی و ظهور این حاکمیت در اصل ولایت فقیه، ثابت کرد که مدل حکومت اسلامی به جهت درنظر گرفتن حقوق عمومی ضعیف ترین تا غنی ترین افراد، بهترین روشی است که می تواند در هدایت جامعه و برقراری عدالت نقش آفرین باشد

چهارم اینکه اتحاد رمز ملت بود در وقایع منتهی به پیروزی انقلاب، و این هم یک موضوع ثابت شده است که وحدت ملت هرچند بدون سلاح و جنگ افزار، اما با تکیه بر ایمان و اعتقادات دینی و اسلامی مایه یاس و ناامیدی دشمن برای ادامه سلطه بر کشور بود که در فرار شاه به خوبی متجلی گشت.

نگاه تامل آمیز به مطالب فوق در عدم تاثیر سیاستهای استکبار به مجری گری خاندان پهلوی در ایران این نتیجه را به همراه دارد که هرجایی که ملت با تکیه بر اصول اسلامی و در نظر گرفتن محوریت ولایت حرکت کردند دشمن عقب نشینی کرد گرچه دشمن هر روز با تاکتیک جدید در صدد اجرای سیاستهای استعماری خود بوده اما هدف او همان چیزی است که از اولین روز دشمنی با ایران تعریف شده و بنا به مقتضیات زمان فقط تکنیک ها را تعویض میکند.

تکنیک دشمن تا زمان پیروزی انقلاب مبتنی بر چپاول منابع گرانبهای مادی از طریق نظام طاغوتی بود، بعد از آن با اجرای جنگ نیابتی و اجیر کردن عراق برای جنگ افروزی علیه کشور راه دشمنی دیرینه خود را ادامه داد و پس از جنگ نیز با اجرای سناریوهای مختلف از جمله ترور،ایجاد اغتشاش و آشوب در کشور با طراحی حوادثی مثل سالهای 78 و 88 و بسیاری از برنامه های دیگر سعی در تسلط مجدد برکشور داشت که در هر توطئه ای با درایت و هوشیاری مقام معظم رهبری و همراهی مردم با ولایت شکستهای پی در پی را متحمل شد.

از آخرین شیوه های دشمن برای تسلط بر کشور می توان به پروژه های نفوذ و تحریم و مسئله هسته ای اشاره کرد که البته با ظرافتهای خاص، تلفیق این تکنیک ها را باهم در دستور کار خود قرار داده اند و دنبال این هستند که با نفوذ در بخش های مختلف فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و سر دادن شعار «ما نمی توانیم» راه را برای نفوذ در تمام عرصه ها هموار نموده و با وجاهت ظاهری تعامل با دنیا، به هدف های خود نائل شوند و با دوقطبی سازی جامعه در تمام زمینه ها در صفوف وحدت عمومی رخنه کرده و در برابر وحدتی که یکی از رموز موفقیت و ایستادگی ملت در برابر دشمن بود تفرقه ایجاد کنند تا به اهداف خود برسند.

از جهتی دیگر با اعمال فشار و تحریم بر ایران، کشور را مجبور به عقب نشینی از مواضع خود نموده و راه را با اعمال تحریم برای پیشرفت هسته ای مسدود نمایند.

نگاهی سطحی به عوامل شکل گیری انقلاب اسلامی و تداوم این نهضت دینی و وقایع پس از آن نمایانگر این است که واقعا در کنار تمام علل تشکیل انقلاب خواست و اراده مردمی و خوداتکایی در ناامید ساختن دشمن نقش غیرقابل انکاری داشته که بابهره گیری از فرامین ولی فقیه سد مستحکمی در برابر خواسته های شیطانی دشمن ایجاد کرده است.

در مسئله مربوط به انرژی هسته ای امتیازات زیادی به دشمن داده شد که باعث شد دشمن هر روز جری تر و گستاخ تر شده و به بهانه های واهی یا حتی بدون بهانه به راحتی و بدون توجه به آنچه توافق نامیده شده راه تهدید را در پیش گیرد؛ این در حالی است که متأسفانه بسیاری از دولتمردان ما بلندگوی دشمن شده و با نادانی کامل خواسته های او را بیان میکنند که اگر تیم مذاکره کننده هسته ای با تأکید بر منویات مقام معظم رهبری و خواست و مصلحت نظام و وحدت عمومی جامعه در مقاومت برابر خواسته های دشمن ایستادگی می کردند شاهد فرار تفکر دلدادگی به غرب در بین مبلغین سیاست دشمن بودیم.

شاه از ایران فرار کرد اما تفکر کدخدا دانستن آمریکا که اتفاقا خاندان پهلوی نیز به آن قائل بودند همچنان در بین برخی از سران و دولتیها وجود دارد که امیدواریم با برگشت در خط ولایت و توجه به وحدت عمومی جامعه این تفکر شاه نیز برای همیشه از جامعه فرار کند چون «کدخدا» حلال مشکلات مانیست «کدخدا» همه چیز را برای خود می خواهد و اینها ندانسته اجیر او هستند.

یادداشت از احسان ربیعی

انتهای پیام/1022ج