۰
plusresetminus
تاریخ انتشارسه شنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۰:۱۴
کد مطلب : ۱۷۳۷۹

سمومی که به آهستگی وارد رگ های زندگی مان می شوند

مسئله ماهواره، پدیده نوظهوری است که بنیاد اخلاقی جوامع اسلامی را به خطر انداخته و از جدیدترین سلاح ها و حرکت های مرموز غرب در رویارویی با جهان بویژه مسلمانان به شمار می رود که ویرانی هایی همچون افزایش روابط نامشروع، خشونت در رفتار، مادی گرایی صرف و امثال آن را به دنبال دارد.
سمومی که به آهستگی وارد رگ های زندگی مان می شوند
به گزارش جهانبین نیوز، رسانه های گروهی امروزه به عنوان مهم ترین ابزار ارتباطی مردمان جهان، نقش اساسی دارند و ماهواره، تکمیل کننده نیاز فزاینده بشر برای گسترش روابط بین جوامع مختلف است، اما این تکنولوژی مورد سوءاستفاده قرار گرفته است، به گونه ای که دشمنان داخلی و خارجی برای القای اهداف و پیام های خود، از امواج ماهواره ای استفاده می کنند و با پرداختن به موضوع های جنبی، سطحی و حاشیه ای، واقعیات را وارونه جلوه می دهند.

بر اساس آمار در سال ۷۳ تنها سه شبکه تلویزیونی فارسی زبان شامل شبکه تلویزیونی گروهک منافقین و دو شبکه لس آنجلسی مشغول فعالیت علیه امنیت و فرهنگ مردم کشورمان بودند، اما در سال ۹۱ این تعداد به ۱۲۵ شبکه فارسی زبان رسیده که از این تعداد ۱۳ شبکه فقط مخصوص پخش سریال و فیلم های سینمایی هستند.

برنامه های شبکه های فارسی زبان ماهواره ای، ابتدا بیشتر محتوا و موضوعاتی سیاسی داشتند و نیت و نوع گرایش ضدانقلابی و ضدایرانی، نشانه تأمین مالی آن ها توسط سرویس های جاسوسی، محافل سلطنت طلب، ضد دین ها و حتی بهائیان بوده است. این روال تاکنون هم ادامه داشته و به دلیل آنکه در حوزه جنگ نرم، این شبکه ها از مهم ترین محورهای عملیاتی بدخواهان و دشمنان این مرز و بوم است؛ میزان ساعت برنامه های پخش آن ها از سه، چهار ساعت در روز در اوایل کار به ۲۴ ساعت و حالت شبانه روزی درآمده و از نظر کمی نیز در حالی که تا ۱۰ سال پیش تعدادشان از انگشتان دو دست هم فراتر نمی رفت، حالا تعدادشان از ۱۲۰ شبکه هم بیشتر شده است.

تعدادی از شبکه های ماهواره ای فارسی زبان، ادعای فعالیت های اقتصادی صرف دارند و با مظلوم نمایی، ادعای بی طرفی از هر دو سو را دارند. آن ها فریاد می زنند که کاسب هستند و پهنای باند فرکانس، ویترین دکان رسانه ای آن هاست. اگر چه آنها فقط به دنبال تجارت و بساطی برای زندگی بهتر در غربت هستند، اما نباید برای مخاطب وطنی مناسب و بی خطر ارزیابی شوند. آنها مروج اباحه گری و سبک زندگی غیرملی هستند؛ زیرا فرهنگ کشور تحت تابعیت را چون ویروسی به ذهن مخاطب داخلی واگیر می دهند و این مکمل مقید نبودن آنها به برخی انگاره ها و باورهای شرعی و مناسبات فرهنگی داخلی است که خسارت های اعتقادی و اجتماعی را رقم می زنند؛ مانند بدحجابی و اختلاط نامحرم که به عنوان پیش درآمد حیازدایی از یک جامعه به شمار می آید و کسالت های اجتماعی و ناخوشی های اعتقادی را به وجود می آورد.

حال نیت و هدف مابقی صد و چند شبکه فارسی زبان دیگر قابل پیش بینی است و روشن است که بهایی، وهابی، سلطنت طلب، منافق و مستکبر از جان و مال این مرز و بوم چه می خواهند و برای آگاهی و فراغت شهروندان ایرانی و اشتغال زایی و عرصه دهی به ایرانیان مهاجر، سرمایه هایشان را صرف راه اندازی این شبکه ها نکردند؛ بلکه هر کدام از این بانیان بدنام، به دنبال خباثت و منافع مطلوبشان هستند.

شاید تشخیص و فهمیدن آبشخور فکری و ایدئولوژیک این شبکه ها در وهابی و بهایی و غیره بودن، کمی تخصصی باشد و عوام از آن آگاه نشوند، اما ساده ترین راه برای اطلاع از حمایت مالی یک شبکه ماهواره ای و مبادی ارتزاق آن، میزان و زمان تبلیغات در آن هاست؛ زیرا آنها تولیداتی برای فروش به دیگر رسانه ها و آبونمان و شارژ کابلی و حتی پخش انحصاری و اسپانسری ندارند که از لحاظ اقتصاد رسانه ای توجیه کننده باشد. پس به طور حتم از یکی از موارد فوق تغذیه می شوند و اعانه دریافت می کنند.

چند ویژگی منحصر به فرد در تقسیم بندی جغرافیایی و موضوعی شبکه های فارسی زبان وجود دارد که بسیار چشمگیر است و به حق هرگونه شک و ظن در برنامه ریزی و حساب شدگی آرایش آن ها مجاز است. نخست اینکه محل استقرار شبکه های خبری و سیاسی در قاره اروپا و آمریکای شمالی است. علت توجیه این استقرار را باید در اقامت و پناهندگی اپوزیسیون ها و سیاسیون خائن فراری داشت. سر لیست این شبکه ها هم شبکه اختصاصی وزارت خارجه انگلیس، بی بی سی است و در مقام بعدی شبکه اختصاصی سازمان سیا یعنی صدای آمریکاست. دسته دوم این شبکه ها در خاورمیانه و به خصوص شیخ نشین امارات مستقر هستند و برنامه های آن ها بیشتر به پخش ویدئو موزیک ها، فیلم فارسی ها و شبکه های تجاری اختصاص دارد. مراد شبکه های این منطقه بیشتر تجاری و سودجویانه است و گه گاه سیاسی کاری های آن ها هم سفارشی و قراردادی است که منافع مالی برایشان به دنبال دارد. اکثر مالکان و رئیسان و کارمندان این شبکه ها به ایران رفت و آمد می کنند و برای همین هم نسبت به برچسب سیاسی حساسیت دارند.

برخی دیگر از شبکه های فارسی زبان در جنوب شرق آسیا جمع شدند. دفاتر شبکه فارسی وان و چند شبکه هم خانواده آن، در مالزی و کشورهای همسایه اش قرار دارد و قاطبه برنامه های آنها، سریال هایی است که به تعهد از فرهنگ مستحیل و غرب زده همان منطقه و قسمت بی هویت فرهنگ آمریکای جنوبی انتخاب شدند. حیازدایی از جامعه مذهبی و اخلاق گرای ایران، بزرگ ترین و اصلی ترین هدف این شبکه هاست.

برابر آمارهای موجود، حدود ۱۷ هزار شبکه ماهواره ای باز و بدون محدودیت وجود دارد که شامل ۳۸۰ کانال خاص موسیقی، ۲۵۲ کانال کودک و نوجوان و ۷۴ شبکه مد است؛ در این میان بیش از ۴۰ شبکه فارسی زبان وجود دارد که مضامین سیاسی، فیلم و سریال، شو و موسیقی و تبلیغ کالا را در بردارند. عادی سازی روابط زن و مرد، نادیده گرفتن حکم شرعی و اسلامی محرم و نامحرم، ترویج دوستی های خیابانی و کاذب، تضعیف جایگاه دین و شریعت اسلامی و در یک کلام جنگ تمام عیار نرم علیه ارزش ها، هنجارها، اعتقادات و باورهای جامعه ایران اسلامی از سوی استکبار جهانی در اهداف پشت پرده راه اندازی شبکه های ماهواره ای فارسی زبان طراحی و هدایت شده است.[۲]

گسترش شبکه های فارسی زبان به نوبه خود و هدایت و حمایت آنها از کشورهای اروپایی و آمریکایی، بیست و چهار ساعته شدن این برنامه ها و پخش فیلم و سریال های متعدد که در آن به شیوه ای لطیف اعتقادات دینی و اسلامی ما را نشانه رفته، تا پخش برنامه های مبتذل و مستهجن و غیراخلاقی و استفاده از انواع رنگ آمیزی های مختلف برای جذب مخاطب ایرانی با هر نوع سلیقه ای، همه و همه از برنامه های دقیق و حساب شده دشمنان ایران اسلامی در تقابل با کشورمان حکایت دارند. امروز حامیان پشت پرده شبکه های ماهواره ای فارسی زبان به خوبی پی برده اند که نیاز فکری و تفریحی یک جوان ایرانی چیست و خانواده های ایرانی در میان شبکه های داخلی و خارجی به دنبال چه چیزی می گردند.

روی کرد اخیر شبکه های ماهواره ای فارسی زبان به مسائل اجتماعی و پرهیز از سیاسی کاری، به نوعی حکایت از این دارد که استکبار جهانی این بار به دنبال ورود به خانه های ایرانیان، آن هم به شیوه ای نرم و بی سر و صداست. کارشناسان امور فرهنگی معتقدند که ورود ماهواره به خانه های ایرانیان نوعی هژمونی محسوب می شود. طبق تعاریف موجود، هژمونی به معنای پذیرش سلطه بیگانه و تحت فرمان آنها درآمدن، آن هم با رضایت و آگاهی کامل طرف مقابل است.[۳]

عرفی سازی دین و اصرار بر فردی نمایاندن دین، ترویج و گسترش فرقه های نوظهور و عرفان های کاذب به منظور میل معنویت گرایی مخاطبان، شبهه افکنی و تمسخر ارزش ها، باورها و مناسک دینی و انتساب آنان به خرافات، سنت گرایی و عقب ماندگی، قبح زدایی از بی اعتنایی و توهین به باورها، ارزش ها و شخصیت های دینی، جایگزینی محور بودن خدا با ایدئولوژی های منحرفی هم چون اومانیسم و. ..، تبیین و ترویج اندیشه سکولاریسم و...، از جمله اقداماتی است که در پس برنامه های این شبکه ها انجام می شود.

پشتیبانی و تشویق از گروه های معترض و فعال مانند موضوع برابری جنسیتی، فمینیسم، تشویق و ترغیب اقشار معترض به نافرمانی های مدنی و هنجار شکنی های اجتماعی، بزرگ نمایی و برجسته سازی آسیب های اجتماعی، تقبیح و تمسخر هنجارها و آداب و رسوم اجتماعی و تشویق به ساختارشکنی در جامعه، تقویت جریان اجتماعی روشنفکری غربی در ایران، ترویج نوعی لاابالی گری اخلاقی با محوریت مسائل جنسی و ارتباطات زن و مرد و...، فعالیت هایی است که این شبکه ها می کوشند از طریق اجتماع تغییرات مورد نظر خود را در سطح جامعه به وجود بیاورند.

انتهای پیام/خ ز/
مرجع : جام نیوز
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

خبرهای مارا در پیام رسان های زیر دنبال کنید

تاريخ:

شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۸

ساعت:

۲۳:۳۰:۰۵

15 Feb 2020