۰
plusresetminus
تاریخ انتشارسه شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۱ - ۱۱:۴۷
کد مطلب : ۵۲۹۹

سردارشهید حاج سیدکمال فاضل

سردارشهید حاج سیدکمال فاضل

درسوم تیر ماه سال 1342در«شهرکرد» چشم به جهان گشود . در بدو تولد مثل تمام بچه هایی که توسط والدینشان برای خدمت به اسلام ناب محمدی؛ با تربت پاک امام حسین علیه السلام کامشان حلاوت می‌گیرد، با تربت پاک حسینی زندگی‌اش شروع شد. طنین ملکوتی اذان و اقامه در گوش او، آغاز یک زندگی روحانی را نوید می‌داد. نامش را کمال نهاد‌ند.
با شروع دوران تحصیل و آشنايي با خواندن و نوشتن، عشق و علاقه اش به معارف دینی بیشتر شد .به خاندان عصمت وطهارت( ع ) به ویژه مادر بزرگوارش صدیقه طاهره، حضرت زهرا( س) . عشق می ورزید . انقلاب اسلامی که آغاز شد انگار سید کمال مدتها بود منتظر این رویداد بود .با عشقی که به امام خمینی( ره) داشت، فعالانه در مجالس ومراسم سیاسی ومذهبی شرکت می کرد. با شهامتی انقلابی، کلاس‌های درس را به کلاس مبارزه با طا‌غوت تبدیل کرد و در راه مبارزه با طاغوت، از خود شجاعت بی نظیری نشان داد .
پس از پیروزی انقلاب اسلامی به پاسداران پیوست و در راه پاسداری از ارزشهای اسلامی لحظه‌ای از پای ننشست.
در کنار این این وظیفه مقدس در انجمن اسلامی هنر ستان فنی شهرکرد برای ارتقاء و رشد افکار هنر جویان، شبانه روز تلاش می‌کرد. از دیگر فعالیت‌های ایشان، تشکیل پا‌یگاه مقا‌ومت شهید ترکی در مسجد صاحب الزمان« شهر کرد» بود .همچنین اخلاق عملی ایشان در ورزشهای کوه نوردی و باستانی؛ اثر بایسته‌اي در پرورش و تربیت دوستان و شا‌گردانش داشت.
باشروع جنگ تحمیلی پرواز دیگری به سوی آسمان کمال آغاز کرد و همراه سه برادر خود مشتاقانه به سوی جبهه‌های حق علیه با طل شتافت به خاطر شجاعت و لیاقتی که از خود نشان داد .در عملیات محرم به عنوان فر‌مانده گروهان انتخاب گردید و در همین عملیات به شدت مجروح شد . طوری که پزشکان معالج از بهبودش نا‌امید شدند. از آنجا که تقدير خداوند بر زنده‌ماندنش بود؛ در عالم خواب مادر بزرگوارش حضرت زهرا( س) او را شفا داد و خطاب به او فرمود: پسرم تو شفا پیدا کردی. بر خیز! ولی باید قول بدهی که جبهه راترک نکنی. این رخداد به عنوان خاطره‌ای فراموش نشدنی، همیشه در وجودش می‌جوشید و تاب و قرار را از او می‌گرفت. پس از آن بلافاصله در عملیات والفجر مقدماتی شرکت کرد و دوباره مجروح شد. پس از مدتی استراحت دوباره به جبهه برگشت و در عملیات والفجر4 باایمان واخلاص عجیبی که داشت حماسه‌ها آفرید و قسمتهای زیادی ازمواضع دشمن را به همراه 15 نفر از یاران باوفایش، بدون آب وغذا و مهمات ؛ به قول خودش تنها با استعانت از امام زمان( عج) و بعد از چندین ساعت در‌گیری فتح نمود و حفظ کرد که مورد تشویق فرماندهان به ویژه سردار سید رحیم صفوی فرمانده کنونی سپاه قرار گرفت. از آن به بعد بود كه به عنوان فرمانده گردان انتخاب شد
در عملیات خیبر فرماندهی گردان حضرت علی اکبر (ع) را به عهده گرفت. مدتي بعد و با توجه به شدت علاقه اش به حضرت زهرا (س) نام گردان را یا زهرا (س) گذاشت .در همین زمان بود که ازدواج کرد و چند روزی از جبهه نبرد دوربود؛ ولی طولی نکشید که دوباره به جبهه باز گشت در عملیات بدر پس از یکی دو ساعت درگيري و نبرد با عراقي‌ها با همراهي برادرش سيد احمد فاضل، خط دشمن را شکست. در این عملیات بود که سید احمد به درجه رفیع شهادت رسيد و برادر دیگرش نیز كه در عمليات حضور داشت، مجرح شد. پس از این عملیات بود که به توصیه‌های برخی از برادران از جمله سردار زاهدی (فرمانده فعلي نيروي زميني سپاه) سید کمال به حج رفت .پس از بازگشت از سفر حج به جذب نیروهای بسیجی پرداخت وباتوجه به جاذ به‌ی عجیبی كه داشت؛ كار چندان سختي نبود. او الگوی اخلاق بود. ایمان واقعی در رفتار و نوع برخوردش کاملا نمایان بود.
او آنقدروالا و بزرگ‌منش بود که دوستان در پی سلوک و طرز رفتارش قدم بر‌می‌داشتند. به عنوان نمونه برخی از بسیجیانی که در جبهه نبرد گاهی سیگار می کشیدند یا با هم شوخی خارج از عرف می‌کردند؛‌ با برخورد منطقي شهيد فاضل، که در میان عرفا مي‌توان نمونه آن را ديد،رفتارشان را تغيير مي‌دادند.
شهید سید کمال علاقه زیادی به معصومین علیهم السلام به ویژه حضر ت زهرا (س)داشت و همین علاقه و انگیزه یایشان باعث شد نام یا زهرا را برای گردان تحت امر خود انتخاب کند .البته سبب وعلت اصلی انتخاب شان هم الهامات غیبی بود که خود آن بزگوار آن رااین گونه تعریف کرده است (این موضوع را تا لحظه شهادتشان کسی نمی دانست وپس از آن شهید ایرج آقابزرگی آن رابازگوکرد.)
درعملیات محرم مجروح شدم.مرا به بیمارستان پشت جبهه انتقال دادند.چندروزی که گذشت حالم بهتر شد.دلم هوای جبهه کرد؛بسیجیان ،پاسداران وآن خلوص بی ریایشان،همیشه درنظرم مجسم بود .درست نبود که من پشت جبهه باشم ودوستانم در میدان کارزار.اینها رابه دکتر معالجم گفتم اما اوهنوز معالجاتم را کافی نمی دید. هرچه اصرارکردم اونپذیرفت وگفت:باید تاچندروزدیگرهم بستری باشم واستراحت کنم. راستش دلم گرفت،بغض گلویم رافشرد.شب جمعه بود باناراحتی به خواب رفتم .درعالم خواب بانوی مجلله ای،به سویم آمد،باورم نمی شد ،به نظرم آمد حضرت زهرا(سلام الله علیه )را زیارت می کنم .خودش بود،جذبه معنوی اش چنان بود که باسنگینی خاصی لفظ مادر برزبانم جاری شد.وقتی گفتم :مادر.درجواب شنیدم:من مادرت خواهم بود به یک شرط!عرض کردم:چه شرطی؟ فرمود:به شرط آن که پیمان ببندی جنگ وجهاددرراه خداراهیچگاه ترک نکنی. خواستم چیزی بگویم که آ ن بزرگوار ازنظرم ناپدیدشد.
ازآن پس شهیدفاضل تصمیم میگیرد لحظه ای جبهه وجنگ را ترک نکند.حتی زمانی که سردار زاهدی (فرمانده نیروی زمینی سپاه) که آن موقع فرمانده تیپ 44قمربنی هاشم (ع)بود وعلاقه زیادی به سردار فاضل داشت؛ازاو می خواهد که به مکه معظمه مشرف شود ،قبول نمی کندواصرار می کند که درجبهه بماندومی گوید:هنوز فرصت زیاد است، زمانش که شد ، میروم . چند وقت بعد با پافشاری واصرار دوستان به خصوص سردار زاهدی شهید فاضل به مکه مشرف می شود.
ازمکه معظمه بلافاصله عازم منطقه عملیاتی شد به طوری که مراسم دید و باز‌دید ایشان در جبهه صورت گرفت .سردار شهید شاهمرادی در این زمینه با او شوخی می‌کرد. من در تعجبم که حاج کمال طاقت آورد یکماه در مکه بماند پس از سفر حج، حاج کمال بی‌تابی زیادی برای شهادت مي‌كرد. وی در نمازهایش بخصوص در نماز شب که در آن بسیار زبانزد بود، همواره دعایش این بود که خدایا مرابه پیشگاه خود فرا خوان او سرانجام در 24بهمن ماه 1365 که مصادف با دهه فاطمیه بود در عملیات پیروزمندانه والفجر 8 از ناحیه پیشانی و پهلو مورد اصابت ترکش قرارگرفت و به دیدارحق شتافت . متن پیام فرماندهی وقت سپاه سرلشگر محسن رضایی خطاب به سردارشهید سیدکمال فاضلی(قبل ازشهادت)
برادر فاضل فر مانده محترم گردان یا زهرا (س)
السلام عليكم و رحمته الله و بركاته
سپاه بازوي اسلام است و بايد در قلب ملت مسلمان جاي داشته باشد فرماندهان سپاه اسلام نيز بايد در قلوب فرمانبران (پاسداران و بسيجيان ) جايگاهي بس عظيم داشته باشند همان گونه كه رابطه امام و امت نيز چنين است امام عصر (عج)و نايب بزرگوارش امام امت بهترين و بزرگترين گواه براين مدعا هستند. همه رهروان راه امام به ايشان عشق مي ورزند همان گونه كه قلب امام به ياد امت مي تپد. حال كه اين چنين است برادران عزيز و ارجمند ،راهيان طريق حسيني بكوشيد تا هرچه بيشتر به اين منزلت بزرگ دست يابيد بر شماست كه با همه همرزمان تحت مسئوليت خود برادروار با محبت و تواضع، برادرانه رفتار كنيد كار و تلاش زياد شما را از برادرانتان جدا نكند قدرت ما برخاسته از ارتباطمان با خدا وپيوندمان با يكديگر است . همواره سعي كنيد مشكلات برادرانتان را شما تحمل كنيد هر چه در شرايط سخت مصائب برادرتان را مشتاقانه پذيرا شويد و با ايثار و از خود گذشتگي به استقبال سختيهاي او بشتابيد، هر چه در تشنگي مفرط و طاقت فرسا خود آب ننوشيد و به برادرتان تقديم كنيد مشكلات برايمان آسانتر مي شود و اطمينان به قوت اسلام در ما فزوني مي يابد ما اگر بمب افكن نداريم، اگر توپخانه نداريم، اگر آتش نداريم، اما خدا داريم و بعد از خدا اخوت اسلامي. مگر نه اين است كه در فرهنگ پيشوايان معصوم ما هر كس كار برادر مؤمنش را (كه به او محول شده) با دلسوزي انجام ندهد به خدا و رسول خدا خيانت كرده است. پس بشتابيد تا بيش از پيش به سلاح معنوي ارتباط با خدا و پيوند با برادرانتان مسلح شويد .
ا مروز كه پيام الهي و حياتبخش حضرت امام روحي فدا (ره) بار ديگر از نقش عظيم سپاه در انقلاب اسلامي حكايت دارد ديگر چه ترديد و ابهامي از آينده داريم كه به فلاح و فوز عظيم بسيار نزديك شده ايم و إن شاء الله با استعانت از محضر حق و با لطف و عنايت رو به سوي سعادت واقعي جهت گرفته ايم. برادران عزيز براي جبهه ها دعا كنيد با خلوص كامل در دل شب خلوت كنيد.
خدا را به راز و نياز بنشينيد و با سوز و گداز با او درد دل كنيد با فرياد هاي يا رب يا رب خود را شستشو دهيد و از او بخواهيد كه پروردگارا متنبه شديم نصرتت را بر ما فرو فرست كه خود فرمودي : وَ كانَ حَقاً عَلَينا نَصرُ المُؤمِنينُ
بار الها ما را ياري كن تا هم ايمانمان قوت گيرد و هم محبت تو در قلوبمان فزوني يابد . خدايا ما براي وصول به يقين و نجات محرومين و مستضعفين به نصرت تو نيازمنديم ما مطمئنيم كه هيچ قدرتي جز تو نيست و فقط تو را منجي خود وساير انسانهاي مظلوم مي دانيم و بس. خدايا ما را ببخش و مورد عنايت خاص خودت قرار ده. برادرتان - محسن رضايي 63/10/12
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

خبرهای مارا در پیام رسان های زیر دنبال کنید

تاريخ:

سه شنبه ۲۴ دی ۱۳۹۸

ساعت:

۱۷:۱۶:۱۸

14 Jan 2020