۰
plusresetminus
تاریخ انتشارسه شنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۳:۴۸
کد مطلب : ۳۴۳۳۳
میم مثل «مُعَلِّم»

پای حرف‌های معلمی که «۴۲» سال سابقه تدریس در پایه اول ابتدایی دارد!

من به یاری خدا دلم می‌خواهد تا زمانی که توانایی داشته باشم در همین شغل و همین پایه بمانم.
پای حرف‌های معلمی که «۴۲» سال سابقه تدریس در پایه اول ابتدایی دارد!
به گزارش جهانبین نیوز، بعضی وقت‌ها فکر می‌کنم وقتی خداوند کسی را بعنوان «معلم» برمی‌گزیند، قلبش را سرشار از عشق و محبت بی‌کران می‌کند، دلم می‌خواهد معلمان خود را از پایه اول تاکنون جمع کنم بگویم: تو مثل «آفتاب» هستی که هرچه دورتر می‌شوی برای من زیباتری، اگرچه حرف‌های دلنشین تو را اکنون دیگر نمی‌شنوم اما هنوز با صدای مهربانت آشنا هستم، معلم عزیزم قول می‌دهم تا همیشه قدردان تو باشم. نمی‌توانم با کلمات به تو بگویم چقدر«دوستت دارم» اما آنطور می‌شوم که تو دوست داشتی، و این بهترین هدیه است.

روزهای با تو بودنم، چقدر بی‌دوام گذشت، شیطنت‌هایی که در کلاس درس نادیده می‌گرفتی را به یاد دارم که به خیال من زرنگی و از نظر تو بازی‌های کودکانه بود، تازه می‌فهمم امتحانات مدرسه، کلیدهای موفقیت آینده‌ام بود، درسی که از تو آموختم، درس «زندگی» بود..


بعد از سال‌ها توفیقی شد به بهانه هفته بزرگداشت مقام و منزلت معلم به مدرسه ابتدایی غیرانتفاعی دکتر حسابی شهرکرد برویم. پس از ورود به مدرسه، لحظاتی مبهوت ماندم، صدای بازی کودکانه مرا به گذشته برد، آن زمان که در برف و باران و سرما و گرما از پنجره کلاس، به انتظار آمدن معلم بیرون را نگاه می‌کردم، شادی بچه‌گانه اولین بار که یاد گرفتم بنویسم«بابا» دگربار در ذهنم تداعی شد. براستی که چطور بیست و اندی سال گذشت؟!

پایه اول ابتدایی یکی از مهم‌ترین مراحل تحصیل یک دانش‌آموز به شمار می‌رود و از اهمیت زیادی برخوردار است، در واقع کنترل یک دانش آموز درحالیکه تا چندی قبل مشغول بازی و تفریح و در کنار خانواده خود بوده‌است کار سخت و طاق‌فرسایی است که هنر خاصی می‌طلبد. با همین مقدمه برآن شدیم پای حرف‌های یکی از بهترین و سختکوش‌ترین معلمان استان سرکار خانم «جهانمهر فروزنده» که حدود ۴۲ سال است در پایه اول ابتدایی درس می‌دهد بنشینیم.

رنج سال‌ها تدریس با گچ سپید بر تخته سیاه برای تعالی فرزندانمان، در چهره‌اش به وضوح مشخص است، بسیار آرام، مهربان و متین گام بر می‌دارد، از ما به گرمی استقبال می‌کند، سروصدا و دویدن کودکان خیلی زیاد است اما این چیزها برای او تازگی ندارد، سال‌های بسیاری از عمرش را با این صداها سپری کرده است.

خانم فروزنده مثل همه معلم‌ها چهره‌ای خاص و بیادماندنی دارد، از آن چهره‌های فراموش‌نشدنی، از آن نعمت‌های خداوند، در ادامه همراه او برای رفتن به کلاس درسش، با چند دانش‌آموز هم که به سرعت می‌دویدند برخورد کردیم! نوشته‌ها و نشریات نصب شده بر دیوار مدرسه برایم تازگی داشت، در راهرو کتابهایی را در دسترس دانش‌آموزان برای خواندن قرار داده بودند که به‌نظرم کار جالب است، دو ردیف پله را بالا رفتیم تا بالاخره رسیدیم، با دیدن خانم معلم کسی «بَرپا» گفت و کمی صدای بچه‌ها کمتر شد، کلاس وی در طبقه دوم مدرسه واقع شده است، کلاس تمیز و مرتبی است، جایی که ۲۳ خانواده کودکان خود را به وی سپرده‌اند تا آنان را برای سال‌ها کسب علم آماده کند.

* کمی از خود و سابقه معلمی‌تان بگویید؟
جهانمهر فروزنده متولد سال ۱۳۳۶ هستم، در سال ۱۳۵۶ در آموزش و پرورش استخدام شدم و سپس به مدت دو سال در بخش کیار بعنوان مدیرآموزگار و به مدت شش سال در شهرکیان، هجده سال هم از سالی که دبستان دخترانه شاهد تأسیس شد مشغول به کار بودم تا زمانی که بازنشسته شدم و بعد از آن هم از آنجایی که عشق و علاقه زیادی به این شغل داشتم از حدود ۱۲ سال پیش تاکنون در دبستان دکتر حسابی در پایه اول انجام وظیفه می‌کنم.

* تفاوت دانش‌آموزان جدید و قدیمی‌ترها در دهه ۵۰ و ۶۰ را در چه مواردی می‌بینید؟
بنده چون بیشتر در دبستان دخترانه درس می‌دادم خوب بخاطر دارم که در این کلاس‌ها بچه‌ها آرامتر و مؤدب‌ترند اما دانش‌آموزان پسر سرسخت‌تر و بازیگوشترند و این حالت را دارند که اگر از همان ابتدای سال با آنها کنار بیایید و دوست شوید و شما را بپذیرند دیگر مشکل خاصی نخواهد بود و روز به روز بهتر می‌شوند اما از نظر نظم و انضباط و حافظه یادگیری حفظیات و گوش کردن به درس دانش‌آموزان دختر کمی بهتر هستند.

در حالت کلی می‌توان گفت اطلاعات عمومی، مهارت‌های دیجیتال، دامنه لغات و سطح آگاهی دانش‌آموزان الآن نسبت به گذشته بسیار تفاوت دارد و یادگیری بهتر شده‌است چون تعداد فرزندان خانواده‌ها کمتر شده و والدین هم ارتباط بهتری با مدرسه دارند و هم اینکه برای آینده فرزندانشان سرمایه‌گذاری بیشتری می‌کنند.

* با گذشت این همه سال، آیا انرژی و شوقی که اکنون دارید مثل روز اول است؟
در واقع وقتی فردی با علاقه وارد همچین شغلی می‌شود، هیچوقت احساس خستگی نمی‌کند و هرچه میگذرد، چون تجربه پیدا می‌کند راحت‌تر می‌تواند کار کند و این به نفع بچه‌ها هم هست و حالا که به گذشته بر‌می‌گردم می‌بینم ذوق و شوق درس‌دادن برایم فرقی نکرده، و همینکه بعد از ۳۰ سال تدریس دوباره کار را شروع کردم نشانه علاقه است و اگر دوباره متولد شوم باز هم همین شغل و پایه را انتخاب می‌کنم و سعب می‌کنم اگر مشکلاتی در اوایل کارم وجود داشت آنها را هم برطرف کنم.

* در گذشته تنبیه بدنی یک امر عادی برای دانش‌آموزانی که درس نمی‌خواندند و یا تخلف انضباطی از آنان سر می‌زد بکار می‌رفت، به‌نظر شما این تنبیه خوب بود و شما موافق بودید؟

البته هر زمانی شرایط خاص خودش را دارد اما بنده از ابتدا با تنبیه بدنی مخالف بوده و هستم بلکه اعتقاد دارم باید روش برخورد با فرد خاطی را پیدا کرد، من روش کارم بدین صورت بود که وقتی درس می‌دهم بلافاصله چندین سؤال می‌پرسم ببینم دانش‌آموزانم کجای درس را متوجه نشده‌اند و روی همان نقطه ضعف تمرکز می‌کنم.

اگر هم مشکل عدم یادگیری مربوط به حواشی بیرون از مدرسه و کلاس است خانواده‌های آن دانش‌آموزان را دعوت می‌کنیم بیایند و با نظر دیگر همکاران و مدیر مدرسه به رفع مشکل می‌پردازیم. چراکه تجربه بمن ثابت کرده دانش‌آموزان بر اثر تنبیه لجبازی می‌کنند و تنبیه باعث ترس کاذب می‌شود، صحبت کردن، تشویق و نرمش خیلی کارسازتر است.

* چه حسی دارید وقتی دانش‌آموزان سابق خود را می‌بینید؟ مخصوصاً اون قدیمی‌ترها؟!

خیلی برایم لذت‌بخش و غیرقابل وصف است، بعضی از دانش‌آموزان سابقم را می‌بینم اکنون صاحب فرزند و شغل شده و در کار خود پیشرفت کرده‌اند که مرا کامل به خاطر دارند و می‌شناسند اما من چون دانش‌آموزان زیادی داشته‌ام شناختم در حد آنها نیست! هنوز هم برخی از آنها در هفته معلم به منزل یا محل کارم می‌آیند و تبریک می‌گویند. نکته جالب اینکه من حتی دانش آموزی داشتم که زمانی مادرش هم دانش‌آموز من بوده است. در هر صورت هر معلمی با دیدن پیشرفت شاگردانش خوشحال می‌شود.

* به نظر شما مکان آموزشی چقدر در موفقیت دانش‌آموزان تأثیر دارد؟

مکان آموزشی هرچه بزرگتر و زیباتر باشد در روحیه دانش‌آموزان و بالطبع در میزان یادگیری و تثبیت آموزش تأثیر بسیار زیادی دارد و موجب شور و نشاط دانش‌آموزان در زنگ استراحت برای ساعت بعدی که می‌خواهند سرکلاس باشند می‌شود از نظر وسایل کمک آموزشی مسلماً مدارس غیردولتی بهتر هستند و دانش‌آموزان مشکلی برای تأمین لوازم کمک درسی ندارند اما هم اکنون مدارس دولتی هم پیشرفت زیادی کرده‌اند اما زمانی را به خاطر دارم که در یک کلاس حتی تا ۴۵ دانش‌آموز داشتم که این موضوع باعث می‌شود معلم نتواند به درستی به همه آنان رسیدگی کند. در همین کلاس‌های شلوغ هم دانش‌آموزانی داشتم که بسیار کوشا و درسخوان و آینده‌دار بودند.

* شما دوست دارید تا چند سال دیگر درس بدهید؟

من به یاری خدا دلم می‌خواهد تا زمانی که توانایی داشته باشم در همین شغل و همین پایه بمانم، الآن ۴۲ سال است در این پایه درس می‌دهم و با انواع دانش‌آموز و خصوصیات اخلاقی منحصربفردی که دارند سرو کار داشته‌ام به نظر من خستگی برای انجام کاری که به آن علاقه دارید معنا ندارد.

* از خاطرات تلخ و شیرین خودتان در شغل معلمی بگویید؟!

خیلی علاقمند نیستم از خاطرات تلخ بگویم چراکه آنها هم به نوعی شیرین بودند و تکرار یک اتفاق بد فکر را درگیر می‌کند، برای یک معلم هر ساعت یک خاطره جدید است، اما یکی از بهترین‌هایی که به یاد دارم این است که در شهرکیان، زمانی دانش‌آموزی داشتم به نام خانم صیادی، که در هفته معلم نامه‌ای زیبا با خط و تزئین خودشان برای من نوشته بودند اما آدرس بنده را نداشتند، این دانش‌آموز نامه به فروشگاهی به گمان اینکه صاحب این فروشگاه از بستگان هستند، تحویل داده بودند، و این نامه پس از مدتی به دست من رسید که بارها و بارها توسط این شخص و بنده خوانده شد که از عمق فهم و پاکی ذهن و فکر یک کودک نشأت گرفته بود و اکنون نیز آن نامه را نگه داشته‌ام.

* آیا دانش‌آموزی داشتید که باعث نگرانی شما شود و به یکباره افت تحصیلی داشته باشد؟ آیا جویای علت این امر شده‌اید؟

متأسفانه چندین مورد دانش‌آموزانی داشتم که به یکباره تغییر کردند و علی‌رغم هوش و استعدادی وافر، نتیجه خوبی نمی‌گرفتند که مهمترین علت آن مشکلات خانوادگی و یا طلاق والدین بود که باعث می‌شد این دانش‌آموز تغییرات زیادی در حالات روحی، جسمی و درسی داشته‌باشد و کم‌کم از جمع دوستان و همشاگردی‌های خود فاصله بگیرد که بنده و همکاران با مشاهده اینگونه موارد، با کمک خواستن از مشاور، والدین فرزند را راهنمایی می‌کردیم و بخشی از تأثیرات بر روی دانش‌آموز و آینده وی را به آنان گوشزد می‌کردیم که در اکثر موارد به نتیجه خوبی می‌رسید. حتی موردی داشتم دانش‌آموزی سرکلاس درس نمی‌توانست یک ساعت کامل بنشیند و مدام ذهن و فکرش درگیر مسائل حاشیه‌ای و بیرون از مدرسه بود که در خارج از وقت اداری با تلاش بسیار توانستیم مشکلاتی که داشت را حل کنیم و به لطف خدا بعدها تبدیل به یکی از بهترین‌های کلاس شد.

حتی دانش‌آموزی داشتم با اینکه پدر و مادرش هر دو تحصیل کرده و صاحب منسب بودند اما متاسفانه به دلیل برخی سوءتفاهم‌ها، مشکلاتی با یکدیگر داشتند و ناسازگاری تأثیر بدی روی فرزند گذاشته بود و ما در این مورد جلساتی ترتیب داده و از یک مشاور دعوت و بصورت غیر مستقیم زمینه ارتباط آنان را با مشاور فراهم کردیم که طی چند جلسه آموزش به والدین، خوشبختانه به نتیجه خوبی رسیدیم.

* توصیه شما به همکاران جدیدی که وارد این عرصه می‌شوند چیست؟

من همواره به معلم‌های جدید و همکارانی که در برخی موارد به عنوان کارآموز به در مدرسه حاضر می‌شوند توصیه می‌کنم تا زمانی که با دانش‌آموزان نباشید، نمی‌توانید معنای واقعی تدریس و نحوه صحیح برخورد با آنان را درک کنید، حضور در جمع دانش‌آموزان و استفاده از تجربیات دیگر معلمان، می‌تواند در کنار آموزش‌های دیده شده در مراکز دانشگاهی یا تربیت معلم، مفید باشد.

* آیا با داشتن شغل دوم معلمان موافق هستید؟

شغل دوم برای معلمان را اساساً مخالف هستم، اکنون نسبت به زمان تدریس ما در گذشته، کمی حقوق و مزایای معلمان بهتر شده است و دیگر نیازی به شغل دوم و بیرون از مدرسه نیست، اما نباید نادیده گرفت که برخی شرایط سخت اقتصادی در زندگی آنان را مجبور می‌کند که به شغل دوم روی بیاورند.

* حرف آخر؛
توصیه من به همکاران تلاشگر و زحمتکش خودم این است که وقتی این شغل را انتخاب می‌کنند دانش‌آموزان را واقعاً مثل بچه‌های خودشان بدانند، یک معلم هنگامی که به مدرسه‌ای وارد شود، باید جایگاه واقعی خود را بشناسد و با نام و یاد خدا کارش را شروع کند و همه فکر و ذهن و خلاقیتش را برای آموزش دانش‌آموزان صرف کند.

* لطفا با شنیدن کلمات زیر، اولین کلمه، اصطلاح یا جمله‌ای که به ذهنتان می‌رسد را عنوان کنید؟!

معلمی: عشق
تجربه: مفید و مؤثر
آموزش و پرورش: نیاز اساسی هر کشور
دانش‌آموزان: دوست داشتنی
ساعت ورزش: بچه‌ها عاشق ورزش و معلم ورزش هستند!
کلاس اول ابتدایی: سخت‌ترین پایه برای یک معلم
زندگی: تلاش
مدرسه: خانه دوم

مصاحبه: مجید غلامی ارجنکی

انتهای پیام/1022ج
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

خبرهای مارا در پیام رسان های زیر دنبال کنید

تاريخ:

چهارشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۸

ساعت:

۰۹:۱۳:۰۲

1 Jan 2020