۰
plusresetminus
تاریخ انتشارشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۳ - ۱۱:۰۶
کد مطلب : ۱۸۰۸۹
دل نوشته:

درچشمه سار جاري عرفات زلال شويم

امروز ملتمسانه تر از ماه ميهماني خدا ، دل رميده ام را از عرفات تا قتلگاه روانه مي کنم . هر جا که باشيم باز هم پايان کارمان با حسين(ع) است حسين(ع)
درچشمه سار جاري عرفات زلال شويم
به گزارش جهانبین نیوز به نقل از زنگ خبر؛ در لحظه هاي پاياني شب قدر، دل بيقراري مي کند و قلب مالا مال از عشق خدا تاب ماندن در قفسه سينه ندارد.

اضطراب جدايي از شب هايي که آکندگي اش از رحمت و بخشش يار به نوراني خورشيد مي نالد و هراس از نابخشودگي را در عمق جان مي کاود و آن گاه است که حديثي زيبا، روحم را آرامش و حلاوتي دوباره مي بخشد: اگر در رمضان مورد غفران واقع نشديد بر جاري چسمه سار عرفات جاري و ساري شويد...

نيم روزي که حاجيان بيت الله الحرام از بيت عتيق کوچ کرده و در صحرايي تفتيده به نيايش نشسته اند.

آرزوي ديدار خانه دوست در سويداي دل زبانه مي کشد، با پاي خيال راهي خانه اش مي شوم لباس هايي به رنگ سفيد از جنس احرام صحرا را سفيدپوش کرده است و حکايت سفر آخرت را در ذهن تداعي مي کند.

صداي حاجيان در چادر بسان صداي زنبورهاي در کندو،در ميان صداي بال ملائک غوغايي به پا کرده است و چشم هاي باراني زمينيان در ميان قنوت دعاي فرشتگان صحنه اي زيبا رادر پهنه هستي نقاشي مي کند.

جايي که پدرمان آدم و مادرمان حوا پس از هبوط به زمين برهوت وسال ها تنهايي يکديگر را يافتند ولوله اي به پاست.

نگاه حاجي اما جاي ديگري است در قيام قائمان به عبادت، به دنبال قائمي است که در پاي کوه همراه با حسين (ع) و اصحاب، زمزمه بندگي معبود و انت الذي... واناالذي... را بر لب نجوا مي کند.

هر سال امام قريب ما پايين همان کوه هم نواي حنجر جد غريبش در جوشش ناب دعا وضو مي گيرد و ندبه هاي بندگي يا رب ياربش با اشک هاي ريخته بر ماتم حسين درهم مي آميزد.

عرفه را شناخت مي گويند حاجي خانه خدا آيا عرفه برايت معنا شد آيا امام غايب از نظر را در ميان ديدي ؟....

تو نيز امامت را همراهي کن در ميان يارانش جايي باز کن و بر دعايش آمين گوي باش...

امروز تا عاشق نباشي به عرفات آسمانيان نمي رسي آنجا فقط بي سرو ساماني و شانه هايي لرزان و گناه خانمان برانگيز خريدار دارد و بخشش و رحمت خداست که هديه مي دهند

امروز مي تواني خورشيد را التماس کني.خورشيد! لختي آهسته تر که اگر از انبان گناه به دوش کشيده ام خبر داشتي غروب نمي کردي و ياري ام مي کردي تا سر به آستان يار بسايم وصدا به شرمساري بلند کنم الهي العفو...

امروز ملتمسانه تر از ماه ميهماني خدا ، دل رميده ام را از عرفات تا قتلگاه روانه مي کنم . هر جا که باشيم باز هم پايان کارمان با حسين است حسين...
تمناي ديدار دوباره حرم شش گوشه بيش از زيارت نگين خضراي مدينه، روح زخمي ام را مرهمي است.

خدايا خود گفتي اول زائر بنده ام حسين(ع)...

خداوندا ! زائر حسين را بر زائر خانه خويش برتري دادي پس عشق ناچيزمان را به حرمت عشق يوسف زهرا به شهيد کربلا بپذير و ما را در زمره کساني قرار ده که در ميان بارش اشک ناله و آه، در زلال مناجات عرفه اباعبدلله جرعه توبه نوشيدند و زلال شدند به زلالي باران...

آمين
فاطمه احمدی

انتهاي پيام/ف/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

خبرهای مارا در پیام رسان های زیر دنبال کنید

تاريخ:

جمعه ۶ دی ۱۳۹۸

ساعت:

۱۹:۰۱:۵۳

27 Dec 2019