۰
plusresetminus
تاریخ انتشاريکشنبه ۴ آبان ۱۳۹۳ - ۱۳:۳۷
کد مطلب : ۱۸۵۶۵

مقايسه شرايط زماني قيام حسيني و مهدوي/ توسعه ي جهالت و بدعت در جامعه

جهالت و بدعت دو عنصري است که در زمان قيام حسيني و مهدوي فرا گير مي شود و مبارزه ي با اين دو ، از اهداف اساسي اين دو قيام است .
مقايسه شرايط زماني قيام حسيني و مهدوي/ توسعه ي جهالت و بدعت در جامعه
به گزارش جهانبین نیوز در يادداشت بام ايران خبر آمده است:

گفتيم که توسعه جهالت و بدعت يکي از ابزارهاي گسترش کفر در ميان افراد جامعه است. حاکمان جور و خواص ناسالم، براي رسيدن به اهداف خود در قدرت، ثروت و لذت، مردم را در جهل و ناداني نگه مي دارند و سعي مي کنند از جهالت مردم بهره برده و ارزش ها را وارونه کرده و بدعت را جايگزين سنت نمايند. آن ها از يک سو عنوان خلافت رسول خدا را به يدک مي کشند و از سوي ديگر مي دانند احياء و زنده نگه داشتن سنت و سيره ي نبوي با اهداف آن ها ناسازگار است، پس به تدريج و براي نسل هايي که سنت نبوي را از نزديک نديده اند، جايگزين قرار مي دهند و شيوه ي خود را به عنوان سنت جا مي زنند که اين جا زدن سنت خويش به جاي سنت نبوي، بدعت ناميده مي شود.

بنابراين عنصر جهل، مهمترين ابزار حاکمان زر و زور و تزوير براي توسعه ي حاکميت خويش بر توده مردم است، جهالت و بدعت دو عنصري است که در زمان قيام حسيني و مهدوي فرا گير مي شود و مبارزه ي با اين دو ، از اهداف اساسي اين دو قيام است. سيدالشهداء و حضرت مهدي عليهما سلام تحول اجتماعي را از بطن توده مردم آغاز مي کنند، اين تحول احتياج به جهل زدايي از آن ها و مشخص کردن مرز بدعت و سنت دارد.

در زيارت اربعين مي خوانيم: « و بذل محجته فيک ليستنقذ عبادک من الجهالة ...» سيدالشهداخون قلب خويش را در راه تو (خداوند) هديه کرد تا بندگانت را از جهالت نجات دهد.

در اين جا خلاصي بندگان و توده مردم از جهل و غفلت يکي از اهداف سيدالشهداء شمرده شده است چراکه جامعه زمان ايشان دچار مرگ غفلت و جهالت شده بود. مهمترين جهلي که حاکمان و خواص اهل باطل، براي جامعه فذاهم مي کنند ، جهالت انسان از خويش و قدر و اندازه وجودي او را از دستش مي گيرند.

حاکمان و خواص زمان سيدالشهداء دغدغه ي مردم را در حد دهان و شکم خلاصه کرده و مردم را به رفاه زدگي جمع مال و ثروت مشغول کرده بودند. پرستش هوس هاي خويش، پوک کردن انسان و جهالت آدمي نسبت به خويش است.

فرعون و فرعونيان تاريخ براي رسيدن به حاکميت کفر خويش ، آدم ها را پوک مي کنند ، چنان چه درمورد فرعون مي خوانيم: «فاستخف قومه فأطاعوه» فرعون قومش را پوک کرد و بدين خاطر اطاعتش کردند. (زخرف آيه ۵۴).

در زمان سيدالشهداء حاکمان براي استقرار حاکميت خويش به استخفاف مردم، روي آوردند و محيطي که رسول براي ذکر بيداري و تذکر بوجود آورده بودند تا از سطح رفاه و شهوت بالا بيايند، تبديل به محيط غفلت ، بي توجهي ، لهو و سرگرمي نمودند . روي ديگر استکبار ، استخفاف مردم است و سر دسته تمام اس اس هاي استضعاف و استبداد و استثمار و استعمار و ... سردسته تمامي اين ها همان پوک شدن و جهل انساني از خويش و آرمان خويش است.

دقيقا" همين جهالت انسان از خود که ريشه ي همه ي انحرافات است را در روايات عصر قبل از ظهور مي بينيم . از امير المؤمنين عليه السلام نقل شده است که در آخرالزمان مردم « واتبعوا الاهواء »؛ هوا و هوس خويش را تبعيت مي کنند. (معجم الاحاديث المهدي ج ۴ ح ۶۷۳ ص ۱۹۱). و روايتي از پيامبر وارد شده است که زماني بر امت خواهد آمد که « بطونهم الهتهم ، نسائهم فبلتهم، دنانيرهم دينهم » شکم ها اله آدميان، زنان قبله ي آنان و پول دين آن ها مي باشد. (همان ج ۱ ح ۱۵۲ ص ۴۷۳ پاورقي). همه ي اين توصيفات، حاکي از آن است که انسان ها از آرمان ها و اهداف متعالي خالي مي شوند.

يکي از جهالت هايي که در همه ي دوران امامت گريبان گير بسياري از مردم بوده است ، جهالت به مقام و منزلت امام است . کسي که معرفت به امام زمان خويش ندارد ، در جهالت بسر مي برد و طبق روايات مرگ او در جاهليت است ، چرا که مرگ محصول و ادامه ي زندگي است و در مرگ ، انسان عصاره ي زندگي را مي چشد و عصاره ي انسانيت هر کسي معرفت او به حقايق هستي است و از جمله مقام ولايت امامان است.

در زمان غيبت حضرت مهدي ارواحنافداه نيز عده اي چنان در شکم و شهوت غرق مي شوند و چنان به حيوانيت مي رسند که خود را بي نياز از امام مي دانند و درستت مي گويند ، چرا که امام زمان ارواحنافداه قرار نيست بيايد دامپروري انساني راه بيندازد و تنها شکم ها و دامن ها را سير کند ، او قرار است از بشر انساني کامل بسازد و اين ها با اين اهداف نيازي به امام ندارند ، اين عدم درک نياز به امام ، ريشه در جهالت آدمي به خويش و امام دارد.

جاهل نگه داشتن مردم به مقام و جايگاه ولايت و امامت، بعد از رحلت رسول خدا به قدري بود که امامان به محض اين که فضاي بازي پيدا مي کردند، به تشريح و تبيين مقام و منزلت امامت و ولايت مي پرداختند ، چنان چه امام صادق و امام رضا عليهما السلام از فرصت بدست آمده در اين راه بسيار استفاده نمودند.

بدعت و جهالتي که در زمان سيدالشهداء و قبل از آن در ميان مردم نهادينه شد، جهالت نسبت به معارف بود . نسل هاي جديد از آشنايي با سيره و سنت پيامبر چه از طريق اصحاب پيامبر و چه از طريق امامان محروم شدند و اين باعث شد روش معاويه ، يزيد و اتباع آن ها عين اسلام تلقي شود . اين جاهليت بالاتر از جاهليت قبل از بعثت بود ، چرا که قبل از بعثت اصلا سخن از سنتي نبود تا روش مقابل آن بدعت شمرده شود ، اما بعد از بعثت سنت عرضه شد و در مقابل آن سيره و روشي خود ساخته عرضه شد تا آن را نفي کند.

از پيامبر نقل شده است که : « بعثت بين الجاهليتين لاخراهما شر من اولاهما » بين دو جاهليت مبعوث شدم که دومين جاهليت بدتر از جاهليت اولي است . (همان ج ۱ ح ۱۵۲ ص ۴۷۱). جاهليت دوم مربوط به زمان بعد از رحلت پيامبر است که هم جاهليت زمان سيدالشهدا و هم جاهليت عصر غيبت امام زمان را شامل مي شود .

مهمترين بدعتي که از زمان خلفا آغاز شد، در زمان معاويه ادامه يافت و در زمان يزيد به اوج رسيد ، بدعت در شيوه ي مديريتي جامعه ي اسلامي است. بدعت ها تک تک جايگزين سنت ها مي شدند ، خواص ، خاموش و عوام ساکت بودند و در ناداني به سر مي بردند و نسل جديد بي خبر از سنت نبوي با بدعت ها انس مي گرفتند .

بدعت در زمان خلفا به مناسک و شريعت هم کشيده شد ، حرام کردن متعه ي حج و متعه ي نساء ، اسقاط سهم مؤلفة القلوب از زکات، اسقاط سهم ذوي القربي از خمس ، نهي و جلوگيري عمر از گريه بر مرده و ...

جامعه را نمي شد به کفر و شرک اعتقادي زمان قبل از بعثت بازگرداند ، پس بايد ديني را ساخت و جايگزين دين پيامبر جا زد تا منافع برخي به خطر نيفتد . سيدالشهداء آن زمان را اين گونه توصيف مي کند : « فان السنة قد أميتت و ان البدعة قد أحييت » سنت مرده و بدعت زنده شده است (تاريخ طبري ج ۵ ص ۳۵۷ ) در روايات ، دوران غيبت و به خصوص آستانه ي ظهور حضرت، به گسترش بدعت توصيف شده است . پيامبر اکرم صل الله عليه و آله در مورد آن دوران مي فرمايند : سنت در ميان آن مردم بدعت و بدعت در حياتشان سنت است. (معجم الاحاديث المهدي ج ۱ ح ۱۵۵ ص ۴۷۷) لذا از کارهاي مهم ايشان هنگام ظهور احيا سنت دانسته شده است . و اميرالمؤمنين علي عليه السلام در خطبه ۱۳۸ نهج البلاغه مي فرمايند : « چون مهدي قيام کند ، خواهش هاي نفساني را به هدايت آسماني بازگرداند، پس از آن که رستگاري به هواي نفس باز گردانده باشند ... پس مهدي به شما نشان خواهد داد که روش عادلانه در حکومت چگونه است و آن چه از کتاب و سنت متروک مانده ، زنده خواهد ساخت ».

آمنه احمدي- کارشناس ارشد فقه و اصول
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

خبرهای مارا در پیام رسان های زیر دنبال کنید

تاريخ:

شنبه ۵ بهمن ۱۳۹۸

ساعت:

۰۶:۵۳:۳۴

25 Jan 2020