کارشناس ارشد مطالعات غرب آسيا و شمال افريقا در کوهرنگ گفت: 15 خرداد نقطه عطفي در تاريخ معاصر ايران و نمايشي است از به پا خاستن مردمي که مي خواستند ظلم و ستم را از بُن بَر کنند؛ شايد تا قبل از آن کمتر کسي تصور مي کرد، اين رژيم که از آن به عنوان ژاندارم منطقه تعبير مي کردند در مقابل ملت خود اينچنين ناتوان و ضعيف باشد.
۰
تاریخ انتشارشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۶ - ۰۸:۵۴
کد مطلب : ۳۰۹۳۰
کارشناس ارشد مطالعات غرب آسيا و شمال افريقا در کوهرنگ
پانزدهم خرداد، نقطه عطفي در تاريخ معاصر ايران و نمايشي از به پا خاستن مردم
به گزارش جهانبین نیوز، حجت الله نجفي بابادي، کارشناس ارشد مطالعات غرب آسيا و شمال آفريقا در گفتگو با خبرنگار کوهرنگ خبر درخصوص ابعاد شخصيت حضرت امام ازجمله قاطعيت و برخورد با منافقين و پيمان شکنان با گراميداشت ياد و خاطره امام راحل عظيم الشان و همچنين قيام خونين 15 خرداد سال 1342 اظهار کرد: در آستانه اين دو روز بزرگ و ماندني در تاريخ انقلاب اسلامي قرار داريم مي توان ابعاد جديدي را روشن کرد.
وي با اشاره به قيام 15 خرداد سال 1342 بيان داشت: پانزدهم خرداد، نقطه عطفي است در تاريخ معاصر ايران و نمايشي است از به پا خاستن مردمي که مي خواستند ظلم و ستم را از بُن بَر کنند؛ شايد تا قبل از آن کمتر کسي تصور مي کرد، اين رژيم که از آن به عنوان ژاندارم منطقه تعبير مي کردند در مقابل ملت خود اينچنين ناتوان و ضعيف باشد، البته تصورات تا حدودي معقول بود چراکه اين رژيم مورد حمايت همه جانبه آمريکا قرار داشت و خود را قدرت مطلق منطقه مي دانست، چنانچه در آن مقطع جمعي از علما به نزد ايشان آمده و ترس خود را از آزار و اذيت رژيم پهلوي ابراز کردند اما امام فرمود: "يک لحظه هم ترديد در انقلاب ندارم" و رهبري شجاعانه حضرت امام (ره) موجب دلگرمي مردم شده بود و سبب پيشبرد اهداف، موفقيت و پيروزي در انقلاب شده بود.
نجفي افزود: در واقع مبارزه پيگير و مقاومت خستگي ناپذير ملّت ايران، از سال 42 تا 57 که به انقلابي اسلامي کشيده شد، ريشه در قيام خونين پانزده خرداد داشت و برگرفته از جانبازي هاي زنان و مردان قهرمان آن روز تاريخي بود.
کارشناس ارشد مطالعات غرب آسيا و شمال آفريقا در ادامه خاطرنشان کرد: از آن پس، اسلام که تا ديروز جايي در مجامع علمي و روشن فکري نداشت، در ميان نسل تحصيل کرده و به ويژه دانشگاهيان راه يافت و گام به گام گسترش پيدا کرد و فعاليت هاي سياسي بر پايه اسلام، به عنوان بزرگ ترين جريان سياسي در ايران اوج گرفت و پيشرفت کرد و زمينه ساز انقلاب اسلامي شد.
وي با اشاره به اينکه در آستانه 14 خرداد و رحلت حضرت امام (ره) قرار داريم جا دارد به نقش ارزشمند و بي بديل حضرت امام (ره) در پيروزي انقلاب اسلامي اشاره کنيم، تاکيد کرد: ايشان هيچ موقعيتي را در راه به ثمر رساندن انقلاب از دست نداد و از هيچ رنجي خم به ابرو نياورد،
پس از اين که او را از قم به زندان بردند و از زندان به تبعيدگاه و از تبعيدگاه دوباره بفکر اين که شايد راه نرمي و ملايمت پيش بگيرد به قم برگرداندند، ديدند مقاوم تر و مصمّم تر شده است، او را به ترکيه تبعيد کردند، پس از مدّتي او را از ترکيه به عراق تبعيد نمودند و از عراق نيز او را اخراج کردند به طرف کويت رفت راهش ندادند او گفت: از فرودگاه به فرودگاه مي روم و سخن خود را مي گويم.
اين کارشناس ارشد مطالعات غرب آسيا و شمال آفريقا افزود: الگوي امام، رفتار حضرت پيغمبر (ص) بود که مي گفت: اگر خورشيد را در دست راست من و ماه را در دست چپ من بگذارند از دعوت خود صرف نظر نمي کنم و از اين راه بر نمي گردم. اگر حضرت امام خميني (ره) در آن مقطع زماني در ايران حضور نداشت يا انقلابي اتفاق نمي افتاد و يا سرنوشتي همانند انقلاب مردم مصر در انتظار آن بود که کمتر از يک سال بعد مصادره شد و خيلي زود به وضعيت سابق برگشت.
نجفي با بيان اينکه شما مي بينيد حتي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي نيز حوادث گوناگون داخلي و خارجي اتفاق افتاد که تنها يکي از اين حوادث براي ساقط کردن يک حکومت کافي است اما ملت مسلمان ايران با پيروي از رهبر خود توطئه هاي مختلف را يکي پس از ديگري خنثي نمود افزود: ترورهاي گروهک منافقين، کوتاي نوژه، حمايت بيگانگان از گروهک هاي تجزيه طلب در اطراف مرزهاي کشور، جنگ تحميلي هشت ساله و... از حوادثي بود که امام و امت سربلند از آن بيرون آمدند و در زمان خلف صالحش حضرت امام خامنه اي نيز اين راه روشن و صراط مستقيم با درايت و زعامت ايشان تاکنون بحمدالله ادامه يافته است.
وی اضافه کرد: متأسفانه امروز عده اي خيال مي کنند حل مسائل و مشکلات کشور در گرو مذاکره و تعامل با آمريکاست و همه وقت و انرژي خود را صرف اين راه کرده اند و ما ديديم که در حين مذاکرات نيز رهبري فرزانه انقلاب فرمود؛ من به مذاکره با آمريکا خوشبين نيستم اما عده اي که به جاي ياري جستن از خداي متعال و توجه به ظرفيت هاي داخلي و استعدادهاي دروني کشور کدخدا را حلال مشکلات کشور مي دانستند همان موقع مي گفتند خوشبيني و بدبيني در عالم سياست معنا ندارد، البته خوشبختانه امروز همين تيم مذاکره کننده هم به کارشکني هاي متعدد آمريکايي ها اعتراف کرده است و مي بينيم رئيس بانک مرکزي اعلام مي کند که هيچ گشايشي در امور بانکي کشور ايجاد نشده است.
نجفي خاطرنشان کرد: اگر اينها قدري در وصيتنامه امام مي انديشيدند مي ديدند که امام فرمودند، همه بدبختي ما از آمريکاست و در جاي ديگر فرمودند، خيال نکنيد که روابط ما با آمريکا و روابط ما با نمي دانم شوروي و روابط ما با اينها يک چيزي است که براي ما يک صلاحي دارد، اين مثل رابطه بره با گرگ است! رابطه بره با گرگ، رابطه صلاحمندي براي بره نيست، اينها مي خواهند از ما سوءاستفاده کنند، اينها نمي خواهند به ما چيزي بدهند.»
کارشناس ارشد مطالعات غرب آسيا و شمال آفريقا بيان داشت: ايشان با صراحت تمام آمريکا را «شيطان بزرگ» ناميده و اعلام مي دارد آمريکا دشمن شماره يک مردم محروم و مستضعف جهان است. و هرچه فرياد داريد سر آمريکا بکشيد.
وي در ادامه گفت: نکته مهمى که همه ما بايد به آن توجه کنيم و آن را اصل و اساس سياست خود با بيگانگان قرار دهيم اين است که دشمنان ما تا کي و تا کجا ما را تحمل مى کنند و تا چه مرزى استقلال و آزادى ما را قبول دارند، به يقين آنان مرزى جز عدول از همه هويت‌ها و ارزش‌هاى معنوى و الهى‌مان نمى شناسند به گفته قرآن کريم، هرگز دست از مقاتله و ستيز با شما بر نمىيدارند مگر اينکه شما را از دين تان برگردانند.
نجفي با اشاره به اينکه حضرت امام بارها با يادآوري اين نکته که «مبارزه هاى که الآن بين کفر و اسلام است، اين منازعه بين ما و امريکا نيست، بين اسلام است و کفر» تلاش نمود تا ماهيت اسلامي و الهي استکبارستيزي را به ملت ايران گوشزد کند تا بر اثر غفلت، سطح مبارزه تا کسب منافع مادي و غيرالهي تنزيل نيابد.
نجفي با طرح اين سوال که چرا مستکبرين نمي توانند اسلام و دينداري يک عده را در جهان تحمل کنند؟ افزود: شايد يکي از مهمترين سوالات يک نوجوان هم همين باشد که چرا مشرکين مکه نمي توانستند تبليغات ديني پيامبر را تحمل کنند؟ مگر چه ضرر اقتصادي براي آنها داشت؟ مگر نمي توانستند به دين خود باشند و ديگري هم به دين خود باشد؟ چرا حالا آمريکا نمي تواند جمهوري اسلامي ايران را تحمل کند؟ چرا از همان اول انقلاب اسلامي، توطئه هاي فراواني اعم از جنگ سخت و نرم براي ايران مي چينند؟ اگر بهانه شان قدرت اتمي ايران است، پس چرا تحريم هاي حقوق بشري براي ايران وضع کردند؟ چرا اوضاع داخلي ايران را رصد کرده و دخالت مي کنند؟
وي گفت: پاسخ به مجموعه اين سوالات در مبناي عدم جمع کفر و اسلام مي گنجد همان طور که نور و ظلمت به هيچ وجه قابل جمع نيست، پس اساسا امکان وجود زندگي مسالمت آميز کفر در کنار توحيد هم قابل فرض نيست.
انتهاي پيام1026ج/610ک
وي با اشاره به قيام 15 خرداد سال 1342 بيان داشت: پانزدهم خرداد، نقطه عطفي است در تاريخ معاصر ايران و نمايشي است از به پا خاستن مردمي که مي خواستند ظلم و ستم را از بُن بَر کنند؛ شايد تا قبل از آن کمتر کسي تصور مي کرد، اين رژيم که از آن به عنوان ژاندارم منطقه تعبير مي کردند در مقابل ملت خود اينچنين ناتوان و ضعيف باشد، البته تصورات تا حدودي معقول بود چراکه اين رژيم مورد حمايت همه جانبه آمريکا قرار داشت و خود را قدرت مطلق منطقه مي دانست، چنانچه در آن مقطع جمعي از علما به نزد ايشان آمده و ترس خود را از آزار و اذيت رژيم پهلوي ابراز کردند اما امام فرمود: "يک لحظه هم ترديد در انقلاب ندارم" و رهبري شجاعانه حضرت امام (ره) موجب دلگرمي مردم شده بود و سبب پيشبرد اهداف، موفقيت و پيروزي در انقلاب شده بود.
نجفي افزود: در واقع مبارزه پيگير و مقاومت خستگي ناپذير ملّت ايران، از سال 42 تا 57 که به انقلابي اسلامي کشيده شد، ريشه در قيام خونين پانزده خرداد داشت و برگرفته از جانبازي هاي زنان و مردان قهرمان آن روز تاريخي بود.
کارشناس ارشد مطالعات غرب آسيا و شمال آفريقا در ادامه خاطرنشان کرد: از آن پس، اسلام که تا ديروز جايي در مجامع علمي و روشن فکري نداشت، در ميان نسل تحصيل کرده و به ويژه دانشگاهيان راه يافت و گام به گام گسترش پيدا کرد و فعاليت هاي سياسي بر پايه اسلام، به عنوان بزرگ ترين جريان سياسي در ايران اوج گرفت و پيشرفت کرد و زمينه ساز انقلاب اسلامي شد.
وي با اشاره به اينکه در آستانه 14 خرداد و رحلت حضرت امام (ره) قرار داريم جا دارد به نقش ارزشمند و بي بديل حضرت امام (ره) در پيروزي انقلاب اسلامي اشاره کنيم، تاکيد کرد: ايشان هيچ موقعيتي را در راه به ثمر رساندن انقلاب از دست نداد و از هيچ رنجي خم به ابرو نياورد،
پس از اين که او را از قم به زندان بردند و از زندان به تبعيدگاه و از تبعيدگاه دوباره بفکر اين که شايد راه نرمي و ملايمت پيش بگيرد به قم برگرداندند، ديدند مقاوم تر و مصمّم تر شده است، او را به ترکيه تبعيد کردند، پس از مدّتي او را از ترکيه به عراق تبعيد نمودند و از عراق نيز او را اخراج کردند به طرف کويت رفت راهش ندادند او گفت: از فرودگاه به فرودگاه مي روم و سخن خود را مي گويم.
اين کارشناس ارشد مطالعات غرب آسيا و شمال آفريقا افزود: الگوي امام، رفتار حضرت پيغمبر (ص) بود که مي گفت: اگر خورشيد را در دست راست من و ماه را در دست چپ من بگذارند از دعوت خود صرف نظر نمي کنم و از اين راه بر نمي گردم. اگر حضرت امام خميني (ره) در آن مقطع زماني در ايران حضور نداشت يا انقلابي اتفاق نمي افتاد و يا سرنوشتي همانند انقلاب مردم مصر در انتظار آن بود که کمتر از يک سال بعد مصادره شد و خيلي زود به وضعيت سابق برگشت.
نجفي با بيان اينکه شما مي بينيد حتي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي نيز حوادث گوناگون داخلي و خارجي اتفاق افتاد که تنها يکي از اين حوادث براي ساقط کردن يک حکومت کافي است اما ملت مسلمان ايران با پيروي از رهبر خود توطئه هاي مختلف را يکي پس از ديگري خنثي نمود افزود: ترورهاي گروهک منافقين، کوتاي نوژه، حمايت بيگانگان از گروهک هاي تجزيه طلب در اطراف مرزهاي کشور، جنگ تحميلي هشت ساله و... از حوادثي بود که امام و امت سربلند از آن بيرون آمدند و در زمان خلف صالحش حضرت امام خامنه اي نيز اين راه روشن و صراط مستقيم با درايت و زعامت ايشان تاکنون بحمدالله ادامه يافته است.
وی اضافه کرد: متأسفانه امروز عده اي خيال مي کنند حل مسائل و مشکلات کشور در گرو مذاکره و تعامل با آمريکاست و همه وقت و انرژي خود را صرف اين راه کرده اند و ما ديديم که در حين مذاکرات نيز رهبري فرزانه انقلاب فرمود؛ من به مذاکره با آمريکا خوشبين نيستم اما عده اي که به جاي ياري جستن از خداي متعال و توجه به ظرفيت هاي داخلي و استعدادهاي دروني کشور کدخدا را حلال مشکلات کشور مي دانستند همان موقع مي گفتند خوشبيني و بدبيني در عالم سياست معنا ندارد، البته خوشبختانه امروز همين تيم مذاکره کننده هم به کارشکني هاي متعدد آمريکايي ها اعتراف کرده است و مي بينيم رئيس بانک مرکزي اعلام مي کند که هيچ گشايشي در امور بانکي کشور ايجاد نشده است.
نجفي خاطرنشان کرد: اگر اينها قدري در وصيتنامه امام مي انديشيدند مي ديدند که امام فرمودند، همه بدبختي ما از آمريکاست و در جاي ديگر فرمودند، خيال نکنيد که روابط ما با آمريکا و روابط ما با نمي دانم شوروي و روابط ما با اينها يک چيزي است که براي ما يک صلاحي دارد، اين مثل رابطه بره با گرگ است! رابطه بره با گرگ، رابطه صلاحمندي براي بره نيست، اينها مي خواهند از ما سوءاستفاده کنند، اينها نمي خواهند به ما چيزي بدهند.»
کارشناس ارشد مطالعات غرب آسيا و شمال آفريقا بيان داشت: ايشان با صراحت تمام آمريکا را «شيطان بزرگ» ناميده و اعلام مي دارد آمريکا دشمن شماره يک مردم محروم و مستضعف جهان است. و هرچه فرياد داريد سر آمريکا بکشيد.
وي در ادامه گفت: نکته مهمى که همه ما بايد به آن توجه کنيم و آن را اصل و اساس سياست خود با بيگانگان قرار دهيم اين است که دشمنان ما تا کي و تا کجا ما را تحمل مى کنند و تا چه مرزى استقلال و آزادى ما را قبول دارند، به يقين آنان مرزى جز عدول از همه هويت‌ها و ارزش‌هاى معنوى و الهى‌مان نمى شناسند به گفته قرآن کريم، هرگز دست از مقاتله و ستيز با شما بر نمىيدارند مگر اينکه شما را از دين تان برگردانند.
نجفي با اشاره به اينکه حضرت امام بارها با يادآوري اين نکته که «مبارزه هاى که الآن بين کفر و اسلام است، اين منازعه بين ما و امريکا نيست، بين اسلام است و کفر» تلاش نمود تا ماهيت اسلامي و الهي استکبارستيزي را به ملت ايران گوشزد کند تا بر اثر غفلت، سطح مبارزه تا کسب منافع مادي و غيرالهي تنزيل نيابد.
نجفي با طرح اين سوال که چرا مستکبرين نمي توانند اسلام و دينداري يک عده را در جهان تحمل کنند؟ افزود: شايد يکي از مهمترين سوالات يک نوجوان هم همين باشد که چرا مشرکين مکه نمي توانستند تبليغات ديني پيامبر را تحمل کنند؟ مگر چه ضرر اقتصادي براي آنها داشت؟ مگر نمي توانستند به دين خود باشند و ديگري هم به دين خود باشد؟ چرا حالا آمريکا نمي تواند جمهوري اسلامي ايران را تحمل کند؟ چرا از همان اول انقلاب اسلامي، توطئه هاي فراواني اعم از جنگ سخت و نرم براي ايران مي چينند؟ اگر بهانه شان قدرت اتمي ايران است، پس چرا تحريم هاي حقوق بشري براي ايران وضع کردند؟ چرا اوضاع داخلي ايران را رصد کرده و دخالت مي کنند؟
وي گفت: پاسخ به مجموعه اين سوالات در مبناي عدم جمع کفر و اسلام مي گنجد همان طور که نور و ظلمت به هيچ وجه قابل جمع نيست، پس اساسا امکان وجود زندگي مسالمت آميز کفر در کنار توحيد هم قابل فرض نيست.
انتهاي پيام1026ج/610ک