دکتر رضا شمسي پور دهکردي: شيرين ترين خاطره از آن روزهاي آتش و خون که برايم بسيار جالب بود اين است که در تابستان سال ۵۷ يک بار توانستم نوار سخنراني معروف سال ۴۲ حضرت امام (ره) را قبل از اذان ظهر از بلندگوي مسجدالرضاي شهرکرد پخش کنم.
۱
تاریخ انتشارچهارشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۳:۵۶
کد مطلب : ۲۰۷۱۴
خاطرات يکي از انقلابيون بهمن ۵۷ در استان چهارمحال و بختياري/۲
اولين بار نوار سخنراني معروف سال ۴۲ حضرت امام (ره) از مسجدالرضاي شهرکرد پخش شد/اوايل انقلاب گروهک ها مانند قارچ ظاهر شدند
به گزارش جهانبین نیوز به نقل از پايگاه خبري تحليلي مشکات برين به مناسبت سالروز پيروزي انقلاب اسلامي مصاحبه اي با آقاي دکتر رضا شمسي پور دهکردي يکي از انقلابيون استان چهارمحال وبختياري، عضو هيات علمي دانشگاه اصفهان و معاون دانشجويي– فرهنگي دانشگاه شهيد اشرفي اصفهاني(ره) ترتيب داده ايم که در ادامه مي خوانيد.
مشکات برين: لطفا خودتان را معرفي نماييد و مختصري از زندگي نامه، تحصيلات و فعاليت هاي خود را از ابتدا تا کنون بيان کنيد.
دکتر رضا شمسي پور دهکردي: بنده عضو هيأت علمي دانشگاه اصفهان و دانشگاه شهيد اشرفي اصفهاني هستم و داراي دکتراي زمين شناسي اقتصادي از دانشگاه شهيد بهشتي تهران مي باشم. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي داراي مسوليت هاي مختلف بوده از جمله رئيس صدا و سيماي مرکز شهرکرد، فرماندار شهرستان شهرکرد و مشاور استاندار چهارمحال و بختياري، رئيس مراکز آموزش عالي گلپايگان و خوانسار و در حال حاضر نيز در سمت معاونت دانشجويي و فرهنگي دانشگاه اشرفي اصفهاني مشغول خدمت مي باشم.
مشکات برين: شما از شخصيت هاي محوري و موثر تظاهرات و راهپيمايي هاي اول انقلاب در استان مي باشيد لطفا از خاطرات آن روزها ( بهمن ۵۷) رابيان کنيد.
دکتر رضا شمسي پور دهکردي: در بهمن ماه ۱۳۵۷ نبرد سختي بين جبهه مستضعفين از يک سو و عوامل استکبار جهاني از سوي ديگر در جريان بود و در ۲۲ بهمن ماه شمشير انا الحق از نيام بيرون آمد طاغوتيان سرنگون شدند و بعد از يک جنگ خياباني جنازه ارتشبدهاي مغرور و سپهبدهاي خائن رژيم شاه خوار و ذليل روي سنگ فرش خيابان ها افتاد. مردم ايران نمي توانستند باور کنند که ارتشبد نصيري و ازهاري را اسير و بدره اي و بيگلري را به هلاکت رسانده باشند. اما آرام آرام باور کردند که وقايع ۲۲ بهمن اراده الهي بود که بر اين تعلق گرفت تا طومار بزرگترين ژاندارم آمريکا در منطقه خليج فارس ظرف مدت چند ساعت به دست خميني کبير(ره) در هم پيچيده شد و برژينسکي مشاور امنيتي کارتر دائما از ساليوان در تهران سوال مي کرد که چه بايد کرد. در استان چهارمحال و بختياري نيز اوضاع به اين صورت در حال تغيير بود.
مشکات برين: مهمترين و جالب ترين حوادثي که در آن روز ها در استان چهارمحال و بختياري اتفاق افتاد را براي ما بيان کنيد.
دکتر رضا شمسي پور دهکردي: در چهارم آبان هر سال مصادف با روز تولد شاه معدوم جشن هاي بزرگي با هزينه هاي سنگين در استاديوم هاي ورزشي برگزار مي کردند. در آبان سال ۵۷ شاه از ترس مردم اعلام کرد که جشن چهارم آبان برگزار نشود و هزينه آن بين فقرا توزيع شود مع الوصف عده اي فرصت طلب در ساختمان کاخ جوانان شهرکرد که ساختماني رو به روي بيمارستان آيت ا... کاشاني فعلي بود جمع شده و براي خود درحال برگزاري اين جشن بودند که به ما خبر رسيد و ما به اتفاق تعدادي از جوانان و دانش آموزان، با راهپيمايي، خودمان را مقابل اين ساختمان رسانديم و شيشه هاي آن را خرد کرديم و در آن زمان نيروهاي شهرباني با گاز اشک آور به ما حمله کردند و ساکنين کوچه هاي اطراف آن خيابان براي کمک به مصدومين درب خانه هاي خود را باز مي کردند از اين زمان بود که در شهرکرد زبانه هاي آتش انقلاب شعله ور شد و همه به ميدان آمدند.
مشکات برين: تلخ ترين و شيرين ترين خاطره آن روزها که در ذهن شما مانده چيست؟
دکتر رضا شمسي پور دهکردي: تلخ ترين خاطره از آن روزهاي اول انقلاب اين بود که جمعي از دوستان مومن ونماز خوان توسط عوامل حزب توده شهرکرد به انحراف کشيده و جذب نيروهاي مارکسيست وکمونيست شدند.
شيرين ترين خاطره از آن روزهاي آتش و خون که برايم بسيار جالب بود اين است که در تابستان سال ۵۷ يک بار توانستم نوار سخنراني معروف سال ۴۲ حضرت امام (ره) را قبل از اذان ظهر از بلندگوي مسجدالرضاي شهرکرد پخش کنم.
مشکات برين: خاطره ناگفته اي داريد که دوست داشته باشيد براي ما بيان کنيد.
دکتر رضا شمسي پور دهکردي: بعد از اين که شاه معدوم در تلويزيون ظاهر شد و گفت:"من صداي انقلاب شما مردم را شنيدم" در شهرکرد ترتيب برگزاري يک راهپيمايي با حضور مرحوم حاج آقا احمدي از جلو مسجد صاحب الزمان (عج) شهرکرد داده شد و به محض اين که مردم تجمع کردند شعارها شروع شد. يکي از شعارها اين بود: "شاه سگ زنجيري آمريکاست بگو مرگ بر شاه" و با تکرار اين شعار بود که معاون شهرباني شهرکرد جلو آمد و خواست که از برگزار شدن راهپيمايي جلوگيري کند و به من گفت تو را جان آيت ا... خميني نگو شاه سگ زنجيري آمريکاست و با خشم آلوده به گريه از من خواهش کرد. گفتم مرگ بر آمريکا که شعار حتمي اين راهپيمايي است گفت اشکال ندارد ولي نبايد آن شعار را بدهيد، شهيد رحمان استکي که از فاصله دورتر نظاره گر بحث ما با اين سرگرد شهرباني بود جلو آمد و به من اشاره کرد که راهپيمايي را ادامه دهيم و ايشان بحث با افسر را ادامه داد و در واقع او را سرگرم نمود. ما چند قدمي از مسجد صاحب الزمان(عج) دور شديم و وقتي جلوي اداره آموزش و پرورش شهرکرد رسيديم دوباره همان شعار تکرار شد و حالا جمعيت چنان زياد شده بود که آن افسر جرأت نکرد به ميان راهپيمايان بيايد و مات و مبهوت ماند و از فاصله دور راهپيمايان را کنترل مي کرد و جالب است بدانيد روز ۲۱ بهمن ما اين افسر را دستگير کرديم و در يکي از اتاق هاي ساختمان قديم استانداري بازداشت نموديم درحالي که با گريه اي که قطع نمي شد به همه التماس مي کرد که من بي گناه هستم.
مشکات برين: از چه زماني مشخصاً بحث راهپيمايي در استان چهارمحال و بختياري شروع شد و اين اقدام چطور انجام شد و چه چيزي باعث شکل گرفتن آن بود؟
دکتر رضا شمسي پور دهکردي: بعد از وقايع ۱۷ شهريور سال ۵۷ در تهران، همه شهرهاي کشور به انبار باروتي تبديل شد و در استان چهارمحال و بختياري بخصوص شهر شهرکرد که نسبت به شهرهاي اطراف دبيرستان هاي با جمعيت زيادي داشت و هم دبيران اين دبيرستان ها سعي در آگاه ساختن دانش آموزان داشتند، اين وضعيت وجود داشت. هرچند که تلاش دبيران براي برگزاري راهپيمايي و تجمع دانش آموزان در بيرون از مکان هاي آموزشي هرگز به نتيجه نرسيد. تا اين که اولين راهپيمايي رسمي با حضور روحانيت از مقابل مسجد صاحب الزمان(عج) شهرکرد برگزار شد. در اين راهپيمايي مردم با طي مسيرهاي خيابان بوعلي سينا و خيابان ملت به چهارراه بازار رسيده و در آنجا تجمع کردند. مرحوم حاج آقا بشارت دهاقاني براي مردم سخنراني کردند و به سخنان شاه معدوم که از تلويزيون براي فريب مردم پخش شده بود با جمله "توبه گرگ مرگ است" پاسخ دادند که از سوي مردم حاضر با شعار تاييد شد. بله توده مردم با اعتمادي که به روحانيت داشتند در راهپيمايي ها شرکت مي کردند و عامل اصلي در شکل گيري راهپيمايي روحانيت معظم بود.
مشکات برين: اولين تحرکات در استان از کي شکل گرفت و اوج درگيري ها چه زماني بود؟
دکتر رضا شمسي پور دهکردي: اولين تحرکات در استان از آبان ماه سال ۵۷ و با فرارسيدن ماه محرم شروع شد و در روزهاي تاسوعا و عاشوراي حسيني به اوج خود رسيد و در اين فاصله زماني تمامي مراکز منسوب به فرهنگ نظام پهلوي و شاهنشاهي مثل سينماها و مشروب فروشي ها و بعضي بانک ها مثل بانک سپه به آتش کشيده شد و تمامي تابلوهاي با نام خاندان پهلوي يکجا توسط جوانان غيور شهرکرد خرد و پاکسازي شد.
مشکات برين: اتفاقات استان چهارمحال و بختياري را از ۱۲ بهمن تا ۲۲بهمن به طور مجزا براي ما توضيح دهيد؟
دکتر رضا شمسي پور دهکردي: با ورود حضرت امام در روز ۱۲ بهمن و سخنراني ايشان در بهشت زهرا (س) و اعلام تشکيل دولت، سهم خواهي ها شروع شد. در شهرکرد همان روز ۱۲ بهمن که مراسم استقبال از امام(ره) از تلويزيون پخش مي شد منافقين به بهانه برگزاري رژه ميليشيا و کوهنوردي مختلط دختر و پسر، راه خود را از مردم جدا کردند و ديگر گروهک ها مثل قارچ ظاهر شدند و دفاتر حزب توده، فداييان خلق اکثريت و اقليت در شهرکرد بازگشايي شد. براي آن که قدرت سهم خواهي خود را افزايش دهند با روش هاي ماکياوليستي به فريب جوانان استان پرداختند. بعضي از زندانيان سياسي استان نيز که با کمک مردم از بند رژيم شاهنشاهي آزاد شده بودند مواضع درستي نداشتند و در بعضي از راهپيمايي هايي که من با آنها صحبت مي کردم دائماً مي گفتند شعار حزب فقط حزب ا... رهبر فقط روح ا... شعار انحصار طلبي است و شعار مناسبي براي ملت ما نمي باشد و با بهانه هاي پوچ سعي در انحراف جوانان داشتند و با تمامي اختلافاتي که وجود داشت جوانان مذهبي شهرکرد توانستند شهرباني و ژاندارمري و مرکز راديوي شهرکرد را از سلطه نيروهاي شاهنشاهي آزاد نمايند.
مشکات برين: مکان هايي که در استان ما بيشتر تظاهرات و تجمعات انجام مي شد کجا بود ومردم چطور جمع مي شدند؟
دکتر رضا شمسي پور دهکردي: بزرگترين مسجد شهرکرد که مسجد جامع بود اقامه نماز جماعتش در انحصار يک روحاني بود که به پيروزي انقلاب اسلامي اعتقاد چنداني نداشت اما همين مسجد محل برگزاري کلاس هاي قرآن و جلسات مخفي شهيد رحمان استکي بود.
مسجد امام صادق(ع) (اتابکان) محل تجمع نيروهاي انقلابي بود و بيشتر راهپيمايي ها و تجمعات از همين محل شروع مي شد و جالب است بدانيد فقط در دهه اول محرم درب اين مسجد توسط عوامل ساواک قفل شد که روز اول محرم اين قفل به دست نيروهاي انقلابي شکسته شد. مسجد نو شهرکرد در خيابان فردوسي توسط طلاب جواني مديريت مي شد و سخنراني هاي انقلابي در اين مسجد برگزار مي گرديد. مسجد صاحب الزمان(عج) شهرکرد نيز در کنترل ساواک و نيروهاي آگاهي شهرباني بود و تمامي سخنرانان و سخنراني ها تحت کنترل بود. مسجد حضرت ابوالفضل(ع) شهرکرد نيز از مساجد فعال درجريان انقلاب بود که چندين سخنران معروف را نيروهاي انقلابي از اصفهان به اين مسجد آوردند و با لباس مبدل از دست نيروهاي ساواک فراري دادند. در مسجدالرضا شهرکرد امکان برگزاري سخنراني نبود ولي نمايشگاهي از تصاوير شهداي انقلاب بيرون اين مسجد جهت آگاهي دادن به مردم برگزار شد دانشگاه آزاد قبل از انقلاب شهرکرد که ساختمان آن فعلا در اختيار دانشگاه پيام نور شهرکرد است محل برگزاري نمايشگاهي از تصاوير شهدا و مبارزين و مجروحان و راهپيمايي هاي مردم شهرهاي مختلف بود. حوزه علميه اماميه شهرکرد نيز تبعيدگاه شخصيت هايي همجون آيت ا... محلاتي بود که با حضور ايشان فعال گرديد.
مشکات برين: روز هاي بعد از ۲۲بهمن ۵۷ در استان ما چه فضايي حاکم بود. آيا بعد از ۲۲بهمن ۵۷ در استان ما هم مانند برخي استانهاي ديگر در گيري بين نيروهاي انقلابي و پهلوي وجود داشت؟
دکتر رضا شمسي پور دهکردي: چون قبل از پيروزي انقلاب اسلامي ساختمان ساواک به دست مردم شهرکرد سقوط کرده بود و بعضي از مدارک از جمله ليست ها و تصاويري که از نيروهاي انقلابي تهيه کرده بودند که مورد تعقيب قرار دهند افشا شده بود عوامل ساواک شبانه از شهرکرد گريختند و بعضي از مخبرين آنها بازداشت شدند و نيروهاي شهرباني و ژاندارمري سريعا خلع سلاح شدند و بعضي از اين سلاحها به دست منافقين افتاد که آنها در استاديوم انقلاب شهرکرد سلاحها را براي آموزش طرفداران خود نگهداري مي کردند. بعد از پيروزي انقلاب که حاج آقا بطحايي گلپايگاني به عنوان اولين نماينده امام(ره) در استان مستقر شدند به دستور ايشان بيشتر اين سلاحها جمع آوري و در استانداري نگهداري مي شد. ولي منافقين و گروهک فداييان خلق در همان روز هاي اول پيروزي انقلاب اسلامي از تحويل سلاح هاي خود سرباز زدند. اين امر نشانگر اين بود که آنان قصد مقابله با انقلاب اسلامي را دارند و حاضر به تبعيت از حاکميت جديد نيستند. يکي از نيروهاي شهرباني به نام سروان شهروزي که با معاون ساواک شهرکرد آقاي سرگرد فرزين دوست صميمي بودند و به منزل ما نيز حمله کردند از افرادي بودند که سريعاً بازداشت شدند و در دادگاه انقلاب اسلامي محاکمه و مجازات گرديدند. همچنين يکي از نيروهاي ژاندارمري فرخشهر که عصر عاشوراي ۵۷ به راهپيمايان فرخشهر حمله ور شده بودند و شهيد صالحي را به شهادت رساندند استوار احمدي بود که در دادگاه انقلاب اسلامي محاکمه و در فرخشهر تيرباران شد.
مشکات برين: دوستانتان که در اين حوادث شهيد شدند و يا آسيب ديدند چه کساني بودند و به چه شکلي اين اتفاق افتاد؟
دکتر رضا شمسي پور دهکردي: در جريان برگزاري راهپيمايي هاي قبل از پيروزي انقلاب اسلامي چند روزي شهرکرد در اشغال نيروهاي سرگرد سليماني بود که به عنوان نماينده سرلشکر ناجي معدوم از اصفهان اعزام شده بود و در شهر حکومت نظامي اعلام کرده بود. مردم براي مقابله از روي پشت بام هاي اطراف چهاراه بازار، سربازان آنان را سنگباران مي کردند که در همين تعقيب وگريزها بود که يکي از برادران خانواده شهيدان رئيسي از پشت بام حوزه علميه سقوط کرد و شديدا آسيب ديد. بعضي از نيروهاي انقلابي نيز به دست عوامل ساواک مصدوم شدند
مشکات برين: بيانيه ها و صوتهاي حضرت امام (ره) در استان ما به چه شکل توزيع و تکثير مي شد؟
دکتر رضا شمسي پور دهکردي: بيانيه ها و نوارهاي صوتي حضرت امام (ره) بيشتر از طريق شهرهاي قم و نجف آباد توسط طلاب جوان که غالبا از روستاهاي وانان، اسدآباد، وردنجان و شهر بن و بخش کيار بودند به شهرکرد انتقال مي يافت. همچنين شهيد رحمان استکي و مرحوم استاد پرورش نيز در ارسال و توزيع اين بيانيه ها همکاري مي کردند و بيانيه ها در تجمعات مردمي در فضاي مساجد پخش مي شد.
مشکات برين: مهمترين حرف و دغدغه شما به عنوان يک چهره انقلابي به مردم استان وکشور که دوست داريد به گوش آنها برسد چيست؟
دکتر رضا شمسي پور دهکردي: بنده از مردم استان و ملت ايران عاجزانه تقاضا مي کنم تا از دولت قاطعانه بخواهند با عوامل انحراف فرهنگي داخل و خارج شديداً مقابله نمايند و بيش از اين گستاخي ملحدين را تحمل نکنند که اگر دولت هاي قبلي فتواي امام راحل (ره) را درمورد سلمان رشدي ملحد اجرا کرده بودند جهان اسلام امروز به اين مصيبت جانکاه گرفتار نبود که شاهد توهين به خاتم المرسلين (ص) باشد.
انتهاي پيام1020ج /۵۳۰