۰
plusresetminus
تاریخ انتشارسه شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۱ - ۱۱:۵۴
کد مطلب : ۵۳۰۴

سردار شهید حسینعلی ترکی

سردار شهید حسینعلی ترکی
سال 1327 شمسی روستای «هرچگان» شاهد تولد کودکی بود که در همان دوران کودکی رفتارهایش امید را در خانواده و آشنایان به وجود می آورد. خانواده ای که شهید «ترکی» در آ ن متولد شد و رشد نمود مانند تمام خانواده های متدین و مومن روستای «هرچگان» مملو از نور معنویت ویاد خدا بود. تا کلاس پنجم را در زادگاهش تحصیل کرد اما به دلیل محرومیت های ناشی از حکومت پهلوی و نبود امکانات و مدرسه پس ازآن مجبور شد در روستای نافچ که پانزده کیلومتر از روستای هرچگان فاصله داشت به تحصیل ادمه دهد. فاصله زیاد و آب وهوای سرد زمستان استانی که به بام ایران معرف است نتوانست کمترین خللی در اراده آهنین شهید ترکی ایجاد کند. راه خاکی و صعب العبور روستای هرچگان تا نافچ هر روز شاهد دوچرخه ای بود که شهید ترکی با آن به مدرسه می رفت.باآن همه تلاش وکوشش، مشکلات زندگی اجازه ا دامه تحصیل به او را ندادواومجبورشد تامدتی تحصیل راکنارگذارد. پس از اینکه مدرک ششم ابتدای را گرفت به ناچار درس خواندن را برای مدتی کنار گذاشت و به کار کشاورزی پرداخت اما سیاست های ر ژیم شاه عرصه را برای خانواده شهید ترکی مثل تمام کشاورزان آن روز گار تنگ کرده بود . در حالی که نوجوانی بیش نبود خانواده را ترک کرد و به خرمشهر رفت تابا کارگری به کمک خانواده بشتابد.
سال 1347 به خدمت سربازی رفت و دوران خدمت سربازی را در گارد جاویدان گذراند . او که فقر و بیچارگی مردم زادگاهش و سایر نقاط کشور را دیده بودبا دیدن رفتار های متکبرانه و عیاشی شاه و اطرافیانش وسایر مسئولین نظام فاسد شاهنشاهی بیش از پیش در مبارزه با این رزیم فاسد مصمم شد.اودرباره ی خدمت سربازی چنین می گو ید: زندگی من از سربازی شروع شد آن جا حس کردم ودیدم که چه خیانتی درکشورمیشودوآن زاغه نشینها واین کاخ نشینها وآن مردم محروم روستاهاواین مستشاران آمریکایی که دسته دسته برای مکیدن خون ملت مظلوم ایران وارد این کاخها می شوند. در این باره درس های زیادی من آموختم و این سربازی برایم همچون دانشگاهی بود که من حس کردم خودم را از آنها جدا نمی دیدم . در این دوران بیش تر به ورزش می پرداخت . تا دوره ی تکاوری را گذراند . پس از سربازی ازدواج کرد و در سازمان برنامه و بودجه تهران استخدام شد علاقه اش به کسب علم و تحصیل باعث شد روزها کار کند و شبها درس بخواند . سه سال در این سازمان کار کرد وبا تحصیل شبانه موفق شد درکلاس سوم متوسطه قبول شود . داشتن چنین شغلی وبرخورداری از این سطح تحصیلات برای هر جوان ایرانی در آن دوره موفقیت ممتازی بود. که میتوانست زندگی خوبی را برای خودش فراهم سازد . اماشهید ترکی از سازمان برنامه و بودجه ی تهران استعفا داد . این شهید بزرگوار در مورد استعفایش میگوید"نمی توانستم بی تفاوت درمقابل دزدی های سران طاغوت باشم. جایی که من خدمت میکردم خدمت به اسلام نبود ،خدمت به یک عده از خدا بی خبر ووطن فروش بود. پس از استعفا به زادگاهش برگشت و یک دستگاه مینی بوس خرید .تا از این طریق مخارج زندگی اش را تامین کند. مدتی بعد مینی بوس را فروخت ویک دستگاه اتوبوس خرید ودر ذوب آهن اصفهان هم مشغول کارشد اما هیچ کدام از این ها مانع از کارهای اجتماعی شهید ترکی نشد. حدود بیست سال از زمانی که شهید ترکی مجبور بود برای ادامه ی تحصیل با دوچرخه مسافت پانزده کیلومتر ی روستای هرچگان تانافچ را بپیماید گذشته بود، اما هنوز روستای هرچگان از مدرسه ی راهنمایی بی بهره بود و همین امر باعث ترک تحصیل بچه ها میشد. شهید ترکی روز ها درکارخانه ی ذوب آهن اصفهان کار میکرد و شبها هم با همکاری اهالی روستا اقدام به ساخت مدرسه ی راهنمایی میکرد.عوامل حکومت که از محبوبیت روز افزون او در میان اهالی روستا ناراضی بودند شروع به مانع تراشی کردند. شهیدترکی بی توجه به این مزاحمتها به ساخت مدرسه ادامه داد. وقتی عوامل رژیم شاه موفق به ممانعت از ساختن مدرسه نشدند با دسیسه چینی وایجاد اختلاف ودرگیری شهیدترکی رازندانی کردند . با زندانی شدن او کار ساخت مدرسه هم متوقف شد. اما پس از مدتی شهیدترکی از زندان آزاد شدو با فروش اتو بوس و حتی لوازم منز لش، مدرسه را ساخت و آن را افتتاح کرد.این مدرسه، پل و خدمات عمرانی دیگری که شهید ترکی در هرچگان انجام داد هنوز مورد استفاده مردم قرار میگیرد. سال1356که انقلاب اسلامی مردم ایران اوج گرفت اوهم به فعالیتها ی ضدرژیم طاغوت شدت بیشتری داد.
باکانونهای انقلابی دراصفهان ارتباط برقرارکردوباپخش اعلامیه های حضرت امام(ره)درزادگاهش وبخشهای دیگر استان چهارمحال وبختیارینقش مهمی درآگاهی دادن به مردم ازستمهاومفاسدشاه داشت.حضورفعال درراهپیمایی هاوتظاهرات ضدرژیم وشرکت درتحصن کارگرانکارخانه ذوب آهن اصفهان ازجمله کارهای شهید ترکی درراه به ثمررساندن انقلاب اسلامی بود.
انقلاب که پیروزشداودرهرجاکه نیازبه فعالیت وایثاربودحضورداشت.ابتدا به عضویت شورای اسلامی روستای هرچگان درآمداماحضوردرشورای روستا روح پرعطش وفعل اورا ارضاء نمیکرد پس واردسپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد.
چیزی از ورود او به سپاه نگذشته بود که لیاقت و شایستگی اش به فرماندهان اثبات میشود . و به فرماندهی سپاه بازفت دربلندترین وصعب العبور ترین نقطه ی استان چهارمحال و بختیاری منصوب میشود.اوکه حالافرصت طلایی خدمت به مردم را که سالها به دنبالش بود پیدا کرده با تمام تلاش وتوان خدمت به مردم محروم و عشایر این منطقه راآغاز میکند.
باگذشت حدود سی سال از آن دوران اگرگذری به منطقه ی بازفت وکوهرنگ داشته باشید و از شهید ترکی بپرسید از خدمات بی شمارآن شهید بزرگوار حرف های زیادی را خواهید شنید.
جنگ که آغاز شداو حتی یک لحظه به خود تردید راه نداد وبااولین گروه از رزمندگان که از شهرکرد عازم جبهه بودند اعزام و وارد جبهه شوش شد.
یک سال در جبهه ی شوش با مسئولیت فرماندهی محور این جبهه مشغول خدمت شد وپس از آن به شهرکرد برگشت تا فرماندهی عملیات سپاه را در این استان به عهده بگیرد. او همزمان گوینده ی رادیویی برنامه های سپاه در استان نیز بود. اما تمام این تاشها او را قانع نمی کرد و دوباره به جبهه برگشت و سه بار مجروح شد اولین بارپس از ده روز معالجه دوباره به جبهه برگشت و بار دوماز ناحیه ی پا مجروح شد که پس از ده روز معالجه مجددا به جبهه برگشت. سومین بارو براثراصابت ترکش خمپاره از ناحیه ی پاهاوسینه زخمی شد طوری که بیرون آوردن ترکش ازسینه اش ممکن نشد اما بااین وجود پس از یک هفته معالجه دوباره به جبهه برگشت این در حالی بود که تنها پسر او روح الله به دلیل ابتلا به بیماری سختی دربیمارستان بستری بود وتشخیص پزشکان معالج این بود که باید روح الله را به اصفهان ببرند تا شایدبشود آنجا کاری برای معالجه ی او کرد. و او پسر بیمار وهمسرش را به پدرو مادرش می سپاردوعازم جبهه میشودسه روزپس از این تقدیر خدا بر این قرار می گیردکه روح الله از این دنیا بار سفر ببندد و شهید ترکی از این امتحان اللهی سربلند بیرون بیاید.
او در جبهه فقط فرماندهی نمی کرد،درکنار جنگ با دشمن به تربیت نیرووتربیت کادر قوی از نیروهای رزمنده نیز می پرداخت.آموزش جرئت و جسارت به نیروهاعلاوه بر آموزش نظامی از جمله کار های شهیدترکی در جبهه است
شهیدترکی فرماندهی بودکه با تلاشهایش خستگی را خسته میکرد هیچ گاه نشد که او قبل از عمل به کاری آن را به نیروهای تحت امرش دستور دهد فردی بود پر از فضایل و اخلاق حسنه هنوز هم اعضای خانواده اش امر به معروف و نهی از منکروسفارشات مهربانانه ی او را از یاد نبرده اند که همواره آنها رابه حفظ حجاب برپایی نماز اخلاق نیک و توجه به رضایت اللهی دعوت میکرد. اویک نمونه و سرمشق کامل در اطاعت از ولایت فقیه است او در یکی از نوشته هایش درباره ی ولایت چنین می نویسد:"ای کسانی که به جان هم افتاده اید واین تحفه ی شهدا را به اینجا آنجا میکشیدو صاحبانش را می آزارید به خود آیید و به وظایفتان عمل کنید.چون مالک آن نیستید رها کنید وبه مالکان آن واگذارید که در رأس آن ولایت است امامت است وآ نچه او صلاح بداند ، به خدا قسم اگر بر خلاف آن عمل کنید هم دراین دنیا و هم در آن دنیا پس خواهید داد." شهید ترکی پس از افتخار آفرینی های بی شمار درچهارم بهمن ماه1360درجبهه شوش وبراثراصابت ترکش خمپاره به شهادت رسیدوپیکرمطهراودرگلزارشهدای روستای هرچگان به خاک سپرده شدتاسندی باشدبرای سربلندی وافتخارابدی ایران بزرگ.ازاین شهیدبزرگوارسه فرزند دختربه یادگارمانده است.
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

خبرهای مارا در پیام رسان های زیر دنبال کنید

تاريخ:

شنبه ۷ دی ۱۳۹۸

ساعت:

۰۴:۲۰:۵۲

28 Dec 2019