۰
plusresetminus
تاریخ انتشارسه شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۱ - ۲۲:۵۲
کد مطلب : ۵۳۱۳

شهید خداکرم رجب پور

شهید خداکرم رجب پور
سال 1334 در شهر «فرخشهر» كودكي به دنيا آمد كه بعدها يكي از سرداران و قهرمانان ملي ايران شد .از دوران كودكي و دبستان بود كه اطرافيان، رفتار و اخلاق او را متمايز از كودكان هم سال خود مي‌ديدند. او هميشه جزء اولين كساني بود كه وارد مسجد امام حسين(ع) خرمشهر مي‌شد و معمولاً آخرين نفري بود كه از مسجد خارج مي‌شد. انگار در مسجد آرامش مي‌يافت. دوران ابتدايي را در مدسه آصف سابق (شهيد زاهدي) طي كرد. دوران راهنمايي را نيز با موفقيت در اين شهر گذراند و وارد دوران دبيرستان شد. سال آخر دبيرستان را به دليل مشكلات مالي و براي كمك به خانواده يكسال ترك تحصيل كرد و سال بعد ادامه تحصيل داد و ديپلم گرفت. او در اين دوران در كنار درس، كتابهاي زيادي را مطالعه مي‌كرد كه يا از طرف حكومت شاه ممنوع بود يا به دليل نوع محتوي، افراد خاصي آنها را مطالعه مي‌كردند.بعد از اخذ ديپلم به دليل اشتياق زيادي كه براي انتقال مفاهيم و ارزشهاي ديني به بچه‌ها داشت، وارد عرصه تدريس شد و شغل معلمي را برگزيد. او در كنار تدريس با دانش‌آموزان به ورزش و كوهنوردي مي‌پرداخت و تلاش مي‌كرد در كنار درس مفاهيم ديني را به دانش‌آموزان منتقل كند. اين درحالي بود كه در آن دوران خفقان و ضدديني كه رژيم شاه به وجود آورده بود. دست زدن به اين كارها جرأت بالايي را مي‌طلبيد. صداقت او و رضايت اهالي روستاي «خراجي» از كارهايش باعث شد وقتي مي‌خواستند او را از آنجا منتقل كنند، مردم آن روستا اجتماع كنند و يكصدا درخواست ماندن ايشان را در روستايشان باشند. يكي از رفتارهايي كه او را از همسالانش متمايز مي‌كرد. شجاعت خارج از تصور بود. در دوران ابتدايي در مسابقات كشتي در استان قهرمان مي‌شود. وقتي در مراسمي با حضور مسئولين استان مي‌خواهند مدال و جايزه به او بدهند. شهيد بر خلاف مرسوم وقتي اسم شاه آورده مي‌شود تنها كسي است كه در آن سالن از جايش بلند نمي‌شود و در آن سن كودكي به عظمت و جلال پوشالي حكومت شاه بي‌اعتنايي مي‌كند. هوش بالا و نبوغي كه شهيد رجب‌پور از آن برخوردار بود از يك طرف و علاقه‌ي شديدي كه خانواده به او داشتند از طرف ديگر باعث مي‌شود وقتي او در سال آخر دبيرستان ترك تحصيل مي‌كند، شرايطي را فراهم نمايند كه او مجدداً به ادامه تحصيل بپردازد و مشكلات مالي زندگي را خودشان تحمل كنند. در همين دوران است كه يك شب به همراه يكي از دوستانش براي نگهباني از خانه يكي از بستگان كه در مسافرت است، شب در خانه او تلويزيون را روشن مي كنند . وقتي شهيد با نمايش صحنه‌هاي رقص و فساد‌انگيز تلويزيون روبرو مي‌شود، آن را خاموش مي‌كند و براي دوستش هم توضيح مي‌دهد كه نبايد به اين تصاوير نگاه كند.او در دوران تحصيل، تدريس و ورزش خود افتخارات زيادي آفريد. شعله‌هاي انقلاب اسلامي هر روز فروزان‌تر مي‌شدند و شهيد «رجب‌پور» هم كه يكي از فعالان انقلابي بود و فساد و بي‌عرضه‌گي حكومت خائن و وابسته شاه را با گوشت و پوست و استخوان خود حس كرده بود، شبانه‌روز در اين راه تلاش مي‌كرد. شركت در راهپيمايي، پخش نوارهاي سخنراني و اعلاميه‌هاي امام خمینی(ره) نمونه‌هايي از كارهاي اين شهيد بود. انقلاب كه پيروز شد او با خوشحالي زياد مثل پرنده‌ايي كه از قفس آزاد شده باشد در هر جا كه احساس مي‌كرد محروميت و فقر ناشي از حكومت ديكتاتوري شاه مانده به آنجا مي‌شتافت. كمتر در خانه بود، يا در مسجد و شوراي محل بود يا در سطح شهر به دنبال برطرف كردن مشكلات و نارسايي‌ها . اين وضع طول نكشيد و دشمنان پيشرفت و آباداني ايران، يكي از ابله‌ترين رهبران عرب، يعني صدام را وادار كردند به نمايندگي از ائتلاف دهها كشور به ايران حمله كند و بازسازي و آباداني كشور را براي سالها عقب اندازد. جنگ كه شروع شد شهيد رجب‌پور كوچكترين ترديدي به خودراه نداد و از همان روزهاي اول وارد جنگ شد. او گردان پیاده را كه در دفاع مقدس اصلي‌ترين كار جنگ را به عهده داشت انتخاب كرد و در طول حضورش در جنگ آنچنان رشادتها و جانفشاني‌هايي از خود نشان داد كه پس از مدتي كه از حضورش در جبهه مي‌گذشت به فرماندهي گردان امام سجاد(ع) كه يكي از گردانهاي عملياتي و شاخص تيپ 44 قمربني‌هاشم(ع) بود، رسيد. در هر عملياتي كه گردان امام سجاد(ع) به فرماندهي شهيد رجب‌پور حضور داشت، دشمن مي‌دانست كه چاره‌ايي جز قبول شكست و فرار ندارد. او در عمليات زياد حماسه آفريني‌هاي فراواني از خود نشان داد و سرانجام در عمليات كربالاي 5 به آرزوي ديرينه‌اش رسيد و با پروپال خونين به آسمان رفت تا در كنار سالار شهيدان نظاره‌گر پيشرفت و بالندگي انقلاب خميني كبير باشد.
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

خبرهای مارا در پیام رسان های زیر دنبال کنید

تاريخ:

دوشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۸

ساعت:

۱۹:۴۶:۴۹

13 Jan 2020