۰
plusresetminus
تاریخ انتشارچهارشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۶:۱۹
کد مطلب : ۳۴۶۷۱
همزمان با فتح خرمشهر

گفتگوي خواندني با جانبازان عمليات بيت المقدس در شهرستان بن

به بهانه ي آزاد سازي خرمشهر عزيز به سراغ يکي از رزمندگان اين عمليات غرور آفرين در شهرستان بن رفتيم. رزمندگان مخلصي كه در سال 61 با لبيك به نداي خميني كبير در جبهه هاي حق عليه باطل در عمليات بيت المقدس حضور يافتند و همرزم تعدادي از شهداي شهرمان بوده و با خاطرات آنها زندگي مي كنند.
گفتگوي خواندني با جانبازان عمليات بيت المقدس در شهرستان بن
به گزارش جهانبین نیوز به نقل از  خبرنگار زنگ خبر، به بهانه آزادسازي خرمشهر عزيز به سراغ يکي از رزمندگان اين عمليات غرور آفرين در شهرستان بن  رفتيم.

 رزمندگان مخلصي كه در سال 61 با لبيك به نداي خميني كبير در جبهه هاي حق عليه باطل در عمليات بيت المقدس حضور يافتند و همرزم تعدادي از شهداي شهرمان بوده و با خاطرات آنها زندگي مي كنند.

 وي درعملياتهاي خيبر و بيت المقدس مرحله ي 1 و 2 و 3  نيز حضور داشته است.

گفتگوي خبرنگار زنگ خبر را با وي در ادامه مي خوانيد:

امامقلي اماني  متولد 1339جانباز و رزمنده در عمليات بيت المقدس و خيبر هستم.

وي  با اشاره به خاطراتش در عمليات بيت المقدس گفت: در سال 1361 اعزام شدم به جبهه هاي حق عليه باطل و در جبهه ها در تمام نقاطي که مي‌توانستيم کمک کنيم حضور داشتيم بنده در  عمليات هاي بيت المقدس و خيبر در منطقه طلائيه شرکت داشتم و درعمليات خيبر توفيق پيدا کردم و جانباز شدم.

اماني بيان داشت: در عمليات خيبر در منطقه طلايئه از همرزم هاي شهر بن حدود 30 نفر حضور داشتن که  بنده جانشين گردان بودم، و شهيد فاضل هم فرمانده گردان بودند.

وي بيان داشت: فتح خرمشهر مصداق بارز پيروزي خون بر شمشير و الگويي کامل از پايبندي به آرمان ها و ارزش هاي والاي انقلاب اسلامي است.

وي اضافه کرد: پيروزي رزمندگان در عمليات بيت المقدس و فتح خرمشهر معادلات دشمنان ايران اسلامي را بر هم زد و خوني دوباره از غيرت و شهامت در دفاع از کيان کشور و ارزش هاي ناب ديني در رگ هاي انقلاب شد.

امانی اظهار کرد:  در عمليات بيت المقدس عراق پادگان حمديده را گرفته بود و جاده قديم ،اهواز خرمشهر را بسته بود تا پنج کيلومتري خمپاره ها بر سر مردم مي ريخت و تا شلمچه خاکريز هاي زده بودند ،ما در منطقه ايستگاه هفت بوديم .

امانی گفت: يکي از خاطرات بسيار عجيب و به ياد ماندني بنده از شهيد سيد يوسف افضلي است که شخصيت  بسيار بزرگ و والايي داشتن و يک نورانيت خاصي هميشه در چهره اين شهيد بزرگوار بود ما در شهرستان گوهرنگ سه ماه با هم بودم ،نماز شب هايش هيچ وقت ترک نشد و هميشه به ياد خدا بود.

وی اضافه کرد: شهيد افضلي در نزديک عمليات پيش من آمد و گفت : من امروز شهيد مي شوم و ديگر در بين شما نخواهم بود،من به ايشان گفتم که اين جور نگيد شما بايد باشد و براي اين انقلاب خدمت کنيد.

امانی بیان داشت: شهيد افضلي قرآن خود را باز کرد و صفحه اول قران را امضا کرد و درزير امضا نوشت "شهيد يوسف افضلي" و قرآن را به من داد و گفت در مراسم چهلم من، از شما دعوت ميکنند که برويد و براي مردم سخنراني کنيد .

وی ادامه داد: در همين حين  پادگان حميد را شروع کردند به تخليه نزديک به 500 تانک در يک خط و زنجير وار به سمت ما مي آمدند و شليک ميکردند.

این جانباز تاکید کرد: آتش ما هم شروع کرد به شليک که به فضل خدا گلوله ها ما مستقيم به چند تانک اصابت کرد و آنها را منهدم کرد و بقيه تانک هاي عراقي ايستادند و دستور عقب گرد دادند.

وی بیان داشت: وقتي که ما با هم شروع کرديم از روي خاکريز به سمت دشمن حمله کرديم يکدفعه با تک تير انداز شهيد يوسف افضلي را از سمت پيشاني نشانه قرار دادن و ايشان را شهيد کردند و بنده در تحير بودم که ايشان از کجا خبر داشتند شهيد خواهند شد. وقتي امام(ره)مي گويد : شهدا امامزادگان عشق اند که مزارشان زيارتگاه اهل يقين است ،ما باورنداريم و نميتوانيم باور کنيم که اين شهداي عزي چه مقام و مرتبه اي دارند.

امانی افزود: چند سال پيش يکي از دوستان که بر سرقبر شهيد افضلي حاضر شده بود تعريف ميکرد که :شهيد افضلي بيمار سرطاني را شفا  داده است و ماجرا را براي من تعريف کرد .مادري در سر قبر شهيد افضلي بود و اين مادر گفت : دختر 8ساله ام سرطان داشت و  به  هر دکتر مراجعه کردم تا معالجه اش کنم ،از همه  جواب رد شنيده بودم و ناميد از همه جا شدم.

وی تاکید کرد: مادر دختر مي گفت که يک شب جمعه دلم بسيار گرفت و وقتي از همه جا نا اميد شد بودم ،گفتم که فرزندم را به گلزار شدا مي برم و از شهدا مي خواهم براي دخترم از خداوند طلب شفا بکنند.

وي افزود : مادر دختر وقتي وارد گلزار شهدا مي شود ، قبور شهدا رو يکي پس از ديگري طي مي کند وتا مي رسد به قبر شهيد افضلي دختر بچه ناگهان به سمت قبر خم مي شود و به(گزهاي) که روي قبر شهيد بوده است اشاره ميکند و  خود دختر  يک گز برميدارد و بعد قسمتي از گز را ميخورد . مادر دختر مي گفت ، به يک هفته نکشيد که دخترم حالش روبه بهبودي رفته ؛رفتم  دکتر ، دکتر وقتي دختر را معاينه کرد گفت: که اين دختر آن دختر مريض نيست و  اين دختر ديگريست مگر ميشود يک هفته اي کل مرضي اين دخترت از بين برود.

امانی بیان داشت: آري شهدا داري چنين مقام ومنزلتي هستند و نزد پروردگارشان روزي ميخوند و ما هستيم که از اين ها غافليم و گاهي خودمان را به نديدن و نفهميدن ميزنيم.

وي در پايان گفت : توصيه من به جوانان عزيز و دوست داشتني اين کشور و اين انقلاب اين است که هميشه در مسير و لايت فقيه و خط رهبري حرکت کنند. بعضي ها نمي داننند که براي به ثمر رسيدن اين انقلاب چه خون ها و چه جواناني رشيد و غيرور را از دست داده ايم. ما بايد هميشه تابع فرمايشات رهبري و حضرت امام خامنه اي باشيم و تمام تلاشمان را بکنم تا بتوان براي اين کشور و اين مملکت مثمر ثمر باشيم وبتوانيم براي کشورخودمان افتخار بيافرينيم. واقعا  دلسورانه پاي کار باشند واجبات و محرمات را رعايت بکنند و شهدا را فراموشش نکنند خانواده هاي اين شهداي عزيز را فراموش نکند هر چند وقت يکبار به ديدار اين خانواده ها بروند و با اين ها ديدار داشته باشند. حتما اين نسل جوان بايد با نسل هاي قديمي ارتباط داشته باشند تا هيچ وقت فراموش نکنند که چه قدر زحمت کشيده شده تا اين مملکت در آرامش و آسايش باشد.














انتهاي پيام/520ز
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

خبرهای مارا در پیام رسان های زیر دنبال کنید

تاريخ:

يکشنبه ۸ دی ۱۳۹۸

ساعت:

۱۶:۳۹:۴۳

29 Dec 2019